اول یک جمله بگویم
راستش
گاهی از شدت علاقه به زندگی
حتی سنگها را هم میبوسم
کلمهها را
کتابها را
آدمها را
دارم دیوانه میشوم از حلول
از میل حلول در هر چه هست در هر چه نیست
در هر چه که هر چه
چه
و هی فکر میکنم
مخصوصا به تو فکر میکنم
آنقدر فکر میکنم
که یادم میرود به چه فکر میکنم
به تو فکر میکنم
مثل مومنی که به ایمانِ باد و به تکلیف بید
به تو فکر میکنم
مثل مسافر به راه
مثل علف به ابر
مثل شکوفه به صبح و مثل واژه به شعر
به تو فکر میکنم
مثل خسته به خواب و نرگس به اردیبهشت
به تو فکر میکنم
مثل کوچه به روز
مثل نوشتن به نی
مثل خدا به کافر خویش و مثل زندان به زندگی
به تو فکر میکنم
مثل برهنگی به لمس و تن به شست و شو
به تو فکر میکنم
مثل کلید به قفل
مثل قصه به کودک
مثل پری به چشمه و پسین به پروانه
به تو فکر میکنم
مثل آسمان به ستاره و ستاره به شب
به تو فکر میکنم
مثل اَبونواس به می
مثل نقطه به خط
مثل حروف الفباء به عین
مثل حروف الفباء به شین
همین
هر چه گفتم
انگار انتظارِ آسان رسیدن به همین سه حرف آخر بود
حالا باید بخوابم
فردا باز هم به تو فکر خواهم کرد
مثل دریا به ادامه ی خویش
سید علی صالحی
این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.
همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.
این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.
مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!
اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.
همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.
آشنایی با لنزهای مناسب برای عکاسی تئاترReviewed by دیدنگار on Sep 9Rating: 5.0لنز مناسب عکاسی تئاتر آشنایی با مشخصات بهترین لنزارزان برای عکاسی تئاترعکاسی در نور کم و شرایط سینمایی و تئاتر تکنیک های کار با دیافراگم و فاصله کانونی انواع لنز مناسب عکاسی تئاتر؛ جهت آشنایی بیشتر با این لنزها شما را به خواندن ادامه مطلب دعوت میکنیم لنز مناسب عکاسی تئاتر لنزهای ارزان قیمت برای عکاسی در تئاتر لنز ارزان برای عکاسی تئاترنکات عکاسی تئاترعکاسی سینما و تئاتر
یکی از هنرهای بسیار پرطرفدار است که امروزه بهطور گسترده در کشورهای مختلف اجرا میشود. در میان علاقه مندان به تئاتر، هستند کسانی که تمایل دارند به عکاسی و نیز فیلمبرداری از صحنه های تئاتر بپردازند و صحنه های زیبای این هنر را ثبت کنند. عکاسی در هر صنعت و حرفهای بسته به شرایطی که دارد، نیازمند تجهیزات خاص خودش است. دوربین مناسب، تجهیزات نورپردازی، کوادکوپتر، انواع پایهها و… از جمله تجهیزاتی میباشند که انواع گوناگونی از آنها در زمینههای مختلف بهکار گرفته میشود.
همانطور که میدانید، لنز دوربین یکی از مهمترین لوازم عکاسی است که در انواع گوناگون تولید و به بازار عرضه میشوند. از هر لنز، در موقعیت و شرایطی متفاوت استفاده میشود. بهعنوان مثال، لنزهای ماکرو برای عکسبرداری از سوژههای کوچک مناسباند، درحالی که لنزهای واید معمولاً برای ثبت صحنههای طبیعت و نیز زمانی که نیاز است گستره وسیعی از صحنه در تصویر جای داده شود، مثل عکاسی معماری مورد استفاده قرار میگیرند. لذا چنانچه میخواهید به عکاسی در زمینه تئاتر بپردازید، لازم است تا لنز مورد نیاز آن را تهیه کنید تا بتوانید در حرفهای ترین سطح، به عکسبرداری از صحنههای تئاتر بپردازید.
فاصله کانونی ، یک ویژگی مهم در عکاسی تئاتر
همانطور که میدانید، لنزها براساس فاصله کانونی به دستههای مختلفی نظیر واید ، نرمال (معمولی)، تله فوتو ، ماکرو و … تقسیم میشوند. مسلم است که لنز های ماکرو در این زمینه کاربرد کمتری دارند. مناسبترین لنزها برای عکاسی از صحنه تئاتر، لنز های واید و اولترا واید (با فاصله کانونی ۸ _ ۳۵ میلیمتری) هستند. زیرا زاویه باز این لنزها، سبب میشود تا شما به راحتی تمام صحنۀ تئاتر را در عکس خود جای دهید. لنزهای نرمال ( با فاصله کانونی ۳۵ تا ۷۰ میلیمتر) و نیز لنز های تله فوتو نیز در عکاسی از تئاتر مفید میباشند. با این لنزها میتوانید از فواصل مختلف، پرتره های زیبایی را از بازیگران تئاتر ثبت کنید.
شما می توانید یکی از انواع لنز های زوم (دارای فاصله کانونی متغیر) یا پرایم (تک کانونی) را به دلخواه انتخاب کنید. اگر میخواهید تصاویری با کیفیت بالا و از فواصل مختلف سوژههای صحنه تئاتر شکار کنید، توصیه ما استفاده از لنزهای زوم است.
هنگام عکاسی تئاتر به دیافراگم توجه کنید
دومین ویژگی لنزها که درباره لنزهای مناسب عکاسی تئاتر آن را بررسی میکنیم، دیافراگم است. از آنجایی که صحنه تئاتر معمولاً دارای نور کمی میباشد، لازم است از لنزهای دارای دیافراگم بازتر استفاده شود؛ زیرا استفاده از لنزهای با دیافراگم باز سبب میشود تا حداکثر نور ممکن به دوربین برسد و تصاویر با روشنایی مناسب ثبت شوند. پیشنهاد ما استفاده از لنزهایی با دیافراگم ( f/1.4 تا f/5.6 ) است.
لرزشگیر را فراموش نکنید
لرزشگیر یکی دیگر از قابلیتهای کاربردی در زمینه عکاسی تئاتر است. همانطور که میدانید، لرزشهای دست به شدت کیفیت تصاویر ثبت شده را تحت تاثیر قرار میدهد؛ لذا سیستم لرزشگیر میتواند تا حد زیادی اثر این لرزشها را از بین ببرد و از تار شدن تصاویر ثبت شده جلوگیری کند.
سیستم فو و وضوح تصویر
فو اتوماتیک در اکثر لنزهای جدید وجود دارد و با کمک این سیستم، دوربین بهطور خودکار بر روی سوژه تمرکز میکند و وضوح تصویر ثبت شده افزایش مییابد. در عکاسی تئاتر، نیاز است تصاویر از زاویهها و فواصل مختلف و با سرعت بالا ثبت شود؛ لذا قابلیت فو اتوماتیک برای شما بسیار کاربردی خواهد بود. ممکن است در شرایط خاصی مانند کم بود نور و کنتراست کم سوژه (که معمولاً در سالن تئاتر مشاهده میشود)، فو خودکار نتواند به درستی عمل کند. در این هنگام لازم است از فو دستی استفاده شود. سیستم فو دستی نیز در همه لنزها تعبیه شده تا درصورت وم بتوانید بهصورت دستی روی سوژه خود تمرکز کنید
مطمئنا اولین و مهمترین نکته برای اینکه یک عکاس تئاتر خوب باشیم عشق به هنر تئاتر وسینماست. بدیهیست که یک عکاس همیشه در سبکی که علاقه بیشتری به آن دارد موفق تر خواهد بود و بنظر من هیچکس نمیتواند در تمامی سبکهای عکاسی بهترین باشد.
اما از عشق و علاقه که بگذریم، عکاسی تئاتر سبکی از عکاسیست که برای پیشرفت در آن شما باید با عکاسی پرتره، عکاسی معماری، عکاسی مستند اجتماعی و حتی عکاسی ورزشی هم آشنا باشید.
با هنردوربین همراه شوید تا نکاتی در مورد نحوه ثبت عکس های زیبا و قابل استفاده از نمایش های صحنه ای فراگیرید.
پیشنهاد میکنم قبل از اینکه شروع به عکاسی از نمایش کنید در صورت امکان حد اقل یک بار نمایش را بصورت کامل تماشا کنید و یا در اجرا های تمرینی حضور داشته باشید. این کار به شما در پیدا کردن لحظه قطعی کمک خواهد کرد. لحظات قطعی یک نمایش همان لحظات خاصی هستند که در آن اتفاقات مهمی رخ میدهد یا فیگور بازیگر طوریست که عکسهای بسیار خوبی میتوان از این لحظات بدست آورد. اگر شما با لحظه قطعی یک نمایش اشنا باشید، می توانید قبل از به وقوع پیوستن آن جایگیری و تنظیمات خود را انجام دهید و منتظر باشید.
عکس از کامیار ابراهیمی
هماهنگی با مسئولین مربوطه
حتما قبل از شروع نمایش با مسئولین اجرا هماهنگ باشید و ببینید که اجازه جایگیری در چه جاهایی از سن یا سالن را دارید. اگر اجازه استفاده از چند نقطه مختلف را گرفتید، این برای عکسهای خلاقانه خیلی خوب است و می توانید ثبت های مختلفی از یک لحظه حساس داشته باشید.
تنظیمات فلاش و حساسیت سنسور
در عکاسی از تئاتر معمولا به شما اجازه استفاده از فلاش را نخواهند داد. پس ترجیحا با ایزوی بالا عکاسی کنید. شاید بگویید که استفاده از بالاترین ایزوی دوربین عکس را نویز دار کرده و کیفیت آن را کاهش می دهد. کاملا درست است. اما به یاد داشته باشید در اکثر جشنواره ها و مسابقات عکاسی کاهش کیفیت عکس در اثر ایزوی بالا زیاد مورد توجه داوران نیست بلکه توجه بیشتر به نوع نگاه عکاس و عکسهای مفهومی و خلاقانه می باشد. حتی اگر قصد انتشار عکس در فضای مجازی را داشته باشید باز هم کاهش کیفیت ایزوی بالا محسوس نخواهد بود.
تنظیمات دیافراگم
از کمترین عدد دیافراگم استفاده کنید (بازترین) تا نوردهی خوبی داشته باشید. در صورتی که شدت نور تصویر زیاد شد ایزو را کاهش دهید. اگر از سه پایه استفاده نمیکنید ترجیحا سرعت شاتر دوربین را از 1/80 پایین تر قرار ندهید مگر اینکه قصد گرفتن عکسهای خاصی را داشته باشید.
از چه لنزی استفاده کنیم؟
استفاده از لنز تله فوتو در عکاسی تئاتر خیلی تاثیر گذار است.برای ثبت پرتره های خاص از این نوع لنز ها استفاده خواهید کرد.اما اگر هم لنز تله فوتو ندارید نا امید نشوید. از بیشترین مقدار زوم لنزتان استفاده کنید. قسمتهای اضافی را میتوانید بعدا با نرم افزار های ادیت عکس حذف کنید.
نکته
فقط به فکر ثبت عکس پرتره نباشید. خلاق باشید. عکس خوب قرار نیست حتما پرتره باشد، استفاده از زاویه های خاص یا یک عکس عالی از کل صحنه میتواند خیلی جلب توجه کند.
عکس از مونا زارع
ثبت خلاقیت
هنگام عکاسی کاملا هشیار باشید. در صورت بوجود آمدن تقارن حتما آن را شکار کنید. عکس دارای تقارن و تناسب همیشه خوب بنظر میرسد. شاید بهترین عکسی که تا بحال دیده اید نباشد اما در هر صورت عکس خوب و قابل تحسینی خواهد بود.
عکس از محسن بابازاده
تنظیمات دوربین برای عکاسی در شب
بیرون رفتن در شب و عکاسی در هوای تاریک یکی از هیجان ترین راه ها برای پیشرفتتان در شاخه های مختلف عکاسی است.
با عکاسی در شب می توانید دنیای دیگری را به نمایش بگذارید، و به عکس رضایت بخش تری دست پیدا کنید تا اینکه در طلوع و یا غروب عکاسی کنید و به نتیجه ای قابل پیش بینی برسید.
خبر خوب این شاخه از عکاسی این است که به وسایل گران قیمتی نیاز ندارید. دوربین های حرفه ای DSRL قابلیت کاملی برای گرفتن این عکسها دارند، حتی ارزانترین و ابتدایی ترین آنها. حتی به لنز گران قیمتی هم احتیاج ندارید، تمامی لنز ها و دوربین های DSLR برای گرفتن عکسهایی روشن و رویایی مناسب هستند.
عکاسی در شب، عکاسی از پشت دوربین با دیدن صفحه ای تاریک و حدس زدن کادر نیست. برای شروع از ماه کامل استفاده کنید تا فضای نسبتاً روشنی داشته باشید و بتوانید کادر بندی کنید.
نور ماه، نوری طبیعی، سفید و بزرگ است که قسمت بزرگی از زمین را روشن میکند. برای شروع مکان مورد علاقه تان را انتخاب کنید که با ماشین بتوانید به راحتی به آنجا بروید و پیاده روی زیادی لازم نداشته باشد.
دوربین را روی سه پایه بگذارید، و آن را در حالت دستی تنظیم کنید تا بتوانید کنترل بیشتری روی تنظمیات دوربین داشته باشید، و مقدار دیافراگم را باز انتخاب کنید (برای مثال f/4).
همچنین برای روشن شدن عکس باید ایزوی بالایی انتخاب کنید (مانند ISO 800) و سرعت شاتر هم باید چیزی نزدیک به ۳۰ ثانیه باشد تا عکستان نور لازم را داشته باشد. شاتر را با استفاده از یک کنترل از راه دور فشار دهید تا از داشتن عکسی با جزئیات و روشنایی بسیار بالا شگفت زده شوید.
اگر به دنبال یک عکس کیهانی واقعی هستید، در شب های تاریک از آسمان عکس بگیرید. در شبهایی که ماه خیلی در آسمان پیدا نیست نور بسیار کمتری خواهید داشت اما می توانید با بالا بردن مقدار ایزو این تاریکی را جبران کنید.
مقدار ایزو ۳۲۰۰ را انتخاب کنید. با این کار در عکستان می توانید هزاران ستاره را ثبت کنید، اما از دوربین انتظار نداشته باشید تا تمامی جزئیات را نشان دهد!
وقتی می خواهید عکسهایتان را با استفاده از کامپیوتر ویرایش کنید بیم استفاده از نرم افزار های کاهش دهنده نویز را نداشته باشید و از آنها استفاده کنید. اکثر نرم افزارهای تبدیل فرمت RAW مثل Adobe Camera Raw قدرت قابل ملاحظه ای در زمینه کاهش نویز عکس دارند. با استفاده از Luminance در Adobe Camera Raw می توانید به راحتی و با خیال راحت نویز را کاهش دهید بدون اینکه از جزئیات عکستان چیزی کم شود.
کم کردن نویز را در دو مرحله امتحان کنید: یک بار روی فایل با فرمت Raw و یک بار دیگر در Photoshop CS با استفاده از ابزار Noise Reduction، که به شما این امکان را می دهد که در کانال های رنگی مجزا مقدار نویز را کنترل کنید. گاهی متوجه می شوید که یک کانال رنگی خاص نویز بیشتری تولید کرده است.
اگر Noise Reduction در Photoshop هم شما را راضی نکرد، می توانید دفعه بعد که خواستید عکس بگیرید یک عکس تاریک بگیرید و آن را از عکسهای بعدی کم کنید.
فایل عکس تاریک و عکسی که می خواهید آن را ویرایش کنید را در Photoshop اجرا کنید. عکس تاریک را در لایه ای بالای لایه ای که می خواهید ویرایش کنید کپی کنید و نوع لایه را به Difference تغییر دهید.
ممکن است در تجربه اول عکاسی در شب موفق نباشید، اما بعد از کسب کمی تجربه و درک بیشتر از عکاسی در شب، این سبک عکاسی می تواند برایتان بسیار پربار باشد. با تکنیک های خوب و مهارت خوب در ویرایش عکس می توانید عکسهای خارق العاده ای خلق کنید.
شفافیت عکس: در باب رئالیسم عکاسی
در عکاسی، رابطه بیننده با واقعیت پیچیده است. درک مخاطب، نوع ارتباط و دریافت حسی او از واقعیت بستگی به فاکتورهای مختلفی دارد.
عکسی قدیمی و رنگ و رو رفته از پدربزرگتان را در نظر بگیرید که هرگز در عالم واقع او را ندیدید. وقتی به عکس نگاه میکنید، علیرغم همه موانع (هرگز او را ندیدهاید، عکس قدیمی و رنگ پریده شده و کاغذ عکس تاخورده و غبارآلود است)، به سادگی با واقعیت ارتباط برقرار میکنید: پدربزرگتان را به وضوح میبینید که در مقابل خانه قدیمیاش ایستاده و گویی هماکنون در مقابل شماست و به شما مینگرد. این نوع ارتباط بلافصل با واقعیت در عکس، Transparency یا شفافیت نامیده میشود.
به معنای دیگر عکس به مثابه یک دریچه به دنیای واقعی عمل کرده و از ورای دریچه عکس، ارتباطی نزدیک با واقعیت برقرار میشود. در مقابل، وقتی به عکس خوشآب و رنگی از یک منظره نگاه میکنید که رنگها و شفافیت آن بعد از عکاسی، تغلیظ شده، این ارتباط با واقعیت در ذهن شما ایجاد نمیگردد.
نوعی انسداد و کدورت بجای آن ارتباط مستقیم با واقعیت رخ میدهد. هر چند عکس اخیر واضح و شفاف است اما بجای ایجاد ارتباط، آن را مسدود کرده است. چنین انسدادی را Opacity یا کدورت مینامند.
این مفاهیم ابتدا توسط آندره بازن و کریستین متز بیان شد و به صورت کاملتر در نوشتههای فیلسوف معاصر کندال والتون. اگر عکسی را ببینید که در آن دو نگاتیو عکس یاسر عرفات و دنگ ژیائوپینگ با یکدیگر ترکیب شده تا عکس واحدی را ایجاد کند که با یکدیگر ملاقات کردهاند، با اینکه میدانید این ملاقات رخ داده است، اما باز هم این ارتباط بلافصل با واقعیت در این عکس رخ نخواهد داد.
در مقابل، تصویری را فرض کنید که به صورت سیلوئت از همفری بوگارت تهیه شده است و با تغییر کنتراست و روشنایی تقریباً از حالت عکس خارج و به تصویرگری نزدیک گشته است. وقتی این تصویر را میبینید، با وجود تغییرات شدید و دوری از عکس واقعی او، براحتی با واقعیت ارتباط برقرار میکنید و گویی او را میبینید که هم اکنون در فیلم پیش رویتان مشغول کشیدن سیگار است.
بنابراین صرف ایجاد تغییر یا عدم تغییر در عکس نمیتواند تضمین کند که عکس از لحاظ ارتباط با واقعیت شفاف باشد یا کدر. مساله، پیچیدهتر از آن است.
در مورد همه عکسها نمیتوان تعیین کرد که عکس شفاف است یا کدر. گاهی ارتباط با واقعیت پیچیده میشود و شاید بهتر است بجای آنکه بسادگی بگوییم عکس شفاف یا کدر است، در مورد هر عکس، درجهای از شفافیت در نظر بگیریم که این درجه میتواند کم یا زیاد باشد. به معنای دیگر، میزان ارتباط و درک حسی واقعیت میتواند در مورد عکسها کم یا زیاد باشد.
برای آنکه قضیه را دقیقتر ببینیم، شاید بتوان این مفهوم را این گونه گسترش داد که عکسها ترکیبی از شفافیت و کدورت دارند یا در برخی وجوه شفاف هستند و در برخی وجوه کدر. ممکن است عکسی، به صورت همزمان هم خصائص شفافیت داشته باشد و هم کدورت. هم بتوان در برخی ویژگیهای عکس ارتباطی مناسب با واقعیت برقرار کرد و در سایر موارد، ارتباط کمتر باشد یا کاملاً مسدود گردد.
حالا که قضیه دقیقتر شد میتوان یک عامل دیگر را نیز به این معادله افزود و آنهم مخاطب است. احتمالاً این تفاوتها و گوناگونیها بستگی به مخاطب هم دارد: که چقدر تجربه دیدن دارند، چگونه با واقعیت ارتباط برقرار میکنند، تجربیات حسی آنها چگونه است و حتی از لحاظ روانشناسی چه شخصیتی دارند.
اگر مخاطب نتواند بفهمد که عکس چگونه تولید شده است، نمیتواند تصمیم بگیرد که کدام جنبه واقعیت را از ورای عکس میتواند ببیند و کدام را نمیتواند ببیند. حالا داستان میتواند پیچیدهتر شود: مخاطب اگر نداند که عکس چگونه تولید شده است و حتی اگر بداند که چگونه عکس ایجاد شده است، ممکن است خود، درجه شفافیت یا کدورت عکس را در ذهنش تنظیم کند. به معنایی دیگر، ممکن است مخاطب دوست داشته باشد که عکسی را میداند کدر است، شفاف ببیند و در ذهنش به آن جهان، رنگی از واقعیت ببخشد. اگر به عکسهای ترکیبی جری اولسمن که یکی از پیشگامان فتومونتاژ است، نگاه کنید، درجه شفافیت یا کدورت عکس، از لحاظ ارتباط با واقعیت و اینکه ذهن چگونه میتواند این درجه را تغییر دهد، برایتان جالب خواهد بود.
کیفیت تصویر: RAW
تصاویر RAW مزایای زیادی نسبت به تصاویر JPEG دارند. فایل های خام یا RAW اطلاعات بسیار بیشتری را ذخیره می کنند، که به شما اجازه می دهد تا عکس های خود را به یک نرم افزار ویرایش مانند ادوبی لایت روم ببرید و تراز سفیدی، نوردهی، و بسیاری از تنظیمات دیگر را تنظیم کنید. این یک مزیت فوق العاده است! شما می توانید برخی از تنظیماتتان را اشتباه انجام دهید، یا غیر فعال کنید، و با این حال به یک عکس نهایی فوق العاده برسید. ثبت اطلاعات بیشتر می تواند به تنظیم سایه ها و قسمت های روشن تصویر در پس پردازش کمک کرده، که ویرایش را بسیار ساده تر می کند. به دلیل این قابلیت ها، فایل های RAW حجم خیلی بیشتری از JPEG دارند. با وجود تفاوت حجم، عکاسی در فرمت JPEG ارزش ندارد. کارت های SD و CF، و همینطور هارد دیسک ها این روزها ارزان قیمت هستند.
این یک مثال غیر افراطی از انعطاف پذیری ای است که عکاسی در فرمت RAW می تواند به شما بدهد:
(چپ) قبل از ویرایش: اگر این عکس در فرمت JPEG گرفته شده بود، بسیاری از جزئیات سایه ها در روند ویرایش کاملا از دست می رفت، همانطور که می توانید ببینید بیشتر این تصویر بسیار تاریک است. (راست) بعد از ویرایش: اما بعد از ویرایش، من می توانم سایه ها را به طور چشمگیری بازیابی کرده، و رنگ ها را تغییر دهم، و همچین هایلایت ها (قسمت های روشن تصویر) را از بیش از حد روشن و زننده شدن حفظ کردم. عکاسی در فرمت RAW انعطاف پذیری زیادی در هنگام ویرایش به شما می دهد.
تنظیمات: سرعت شاتر ۱/۶۴۰ ثانیه، دیافراگم f/1.4، ایزو ۱۲۵۰
تجهیزات عکاسی: کانن EOS 5D Mark II، کانن ۳۵mm f/1.4L
تنظیمات دوربین در عمل
وقتی من برای اولین بار وارد جایگاه عکاسی می شوم، معمولا با دیافراگم کاملا باز، سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه، و ایزو حدود ۶۴۰ شروع می کنم. به محض این که برنامه شروع می شود، من تنظیماتم را متناسب با وضعیت تنظیم می کنم – اگر هنوز خیلی تاریک باشد و من به تصاویر روشن تری نیاز داشته باشم، ایزو را بالا می برم. اگر خیلی روشن باشد، من سرعت شاترم را کمی سریع تر می کنم. همه چیز به آزمایش و دانستن این که تغییر تنظیماتتان چطور بر تصویر نهایی شما تاثیر خواهد گذاشت، بستگی دارد.
ممنون که این آموزش را خواندید! امیدوارم به طور کلی برای مبتدیان عکاسی، و به طور خاص برای عکاسان کنسرت مفید بوده باشد.
تراز سفیدی: WB خودکار
رها کردن تراز سفیدی بر روی حالت خودکار بهترین کاری است که شما به عنوان یک مبتدی می توانید انجام دهید. همانطور که به بقیه تنظیمات دوربین خود می پردازید، می توانید شروع به یادگیری کمی بیشتر در مورد نحوه کار تراز سفیدی، و نحوه تنظیم آن برای به دست آوردن رنگ های هماهنگ و سازگار در کل مجموعه تصاویر خود کنید. با این حال در موقعیت هایی مانند کنسرت، رنگ چراغ ها اغلب تغییر می کند که این کار را تقریبا بی فایده می کند. تا زمانی که شما در حال عکاسی در فرمت RAW و نه JPEG هستید، قادر به تنظیم درجه حرارت رنگ و ته رنگ در یک نرم افزار ویرایش مانند ادوبی لایت روم خواهید بود.
فو خودکار: Al-Servo
معادل نی برای Al-Servo بر روی کانن AF-C است. این یک مد فو پیوسته یا متوالی است، که به ردیابی سوژه شما و نقطه فو همانطور که در میان کادر حرکت می کند، کمک می کند. هنگام عکاسی سریع از سوژه های متحرک مانند کاری که عکاسان کنسرت تقریبا همیشه انجام می دهند، فو متوالی یک مزیت بزرگ است.
یک تکنیک مفید برای عکاسان کنسرت فو با دکمه عقب دوربین است، که به شما اجازه می دهد تا دکمه دیگری را بر روی دوربین خود تنظیم کنید که مسئول فو کردن باشد.
حالت عکاسی: متوالی
هر دوربین DSLR یک حالت عکاسی (Drive Mode) متوالی دارد، که در آن شما قادر به گرفتن صدها عکس به صورت پی در پی می باشید. اوایل ممکن است پیش بیاید دکمه شاتر را کمی محکم فشار دهید یا طولانی نگه دارید و تعدادی عکس تصادفی ناخواسته بگیرید، اما خیلی زود به این مُد عادت خواهید کرد و یاد می گیرید که چطور فشار درست را به کار ببرید تا زمانی که می خواهید، به صورت پی در پی چند عکس بگیرید.
این مسلما مُد عکاسی مهمی برای ثبت لحظات ناب یک مجموعه است؛ پرش، چرخش، حرکت موها، و غیره. شما باید مطمئن شوید که به عنوان مثال بالاترین نقطه پرش را ثبت می کنید، و به جای تنها گرفتن یک عکس و امید به این که خوب از کار در می آید، عکاسی متوالی به شما اجازه می دهد تا از هر چیزی چندین فریم بگیرید تا بتوانید بهترین آنها را انتخاب کنید.
نورسنجی: نورسنجی نقطه ای
زمانیکه در حال عکاسی در مُد نوردهی دستی (manual) باشید، تنظیمات نورسنجی دوربین تان روی نوردهی عکس تاثیری نخواهد داشت. اگر از مُد نوردهی دیگری مانند AV یا TV استفاده می کنید، سیستم نورسنجی با تغییر خودکار تنظیمات (تغییر سرعت شاتر یا دیافراگم) از طرف شما برای به دست آوردن نوردهی صحیح کار می کند. با این حال زمانی که درون منظره یاب دوربین در مُد نوردهی دستی نگاه می کنید، نورسنج می تواند به عنوان یک راهنما در یافتن راهی برای رسیدن به نوردهی مورد نظرتان مفید باشد.
زمانی که در منظره یاب دوربین خود نگاه می کنید، به آسانی قادر به فهمیدن نورسنجی خود خواهید بود. زمانی که شاخص در سمت راست قرار داشته باشد سیستم نورسنجی دارد به شما می گوید که نوردهی عکس بیش از حد خواهد شد. و زمانی که در سمت چپ قرار داشته باشد، می گوید که نوردهی ناکافی است.
از آنجا که کنتراست یا تضاد نوری زیادی بین هنرمند و پس زمینه وجود دارد، برخی از مُدهای نورسنجی نسبت به بقیه خوانش های مفیدتری به شما می دهند. نورسنجی نقطه ای (Spot metering) معمولا مفیدترین مُد برای عکاسی از کنسرت است، و با ارزیابی نحوه نوردهی درستِ تنها یک نقطه کار می کند؛ نقطه فو شما. این مفید است چون نقطه فو شما تقریبا همیشه چهره هنرمند خواهد بود، که بخشی از تصویر است که نوردهی درست آن از همه مهم تر می باشد.
سایر مدهای نورسنجی در زمینه عکاسی از کنسرت به این اندازه مفید نیستند. نورسنجی Evaluative (یا «ماتریسی») نوردهی را با در نظر گرفتن نقطه فو شما، و همچنین عواملی در بخش های دیگر تصویر محاسبه می کند. این مد نورسنجی می تواند برای استفاده های دیگر عالی باشد، اما هنگام عکاسی از نمایش ها، تنها خوانش نوردهی ای که مهم است چهره هنرمند یا ویژگی خاصی است که شما می خواهید برای آن نوردهی کنید. نورسنجی مرکز محور (Center-weighted) تنها مرکز کادر را می سنجد. این مد نیز ایده آل نیست، چون ما همیشه سوژه هایمان را دقیقا در مرکز کادربندی نمی کنیم.
یکی از ضروری ترین وسایلی که باید در سفر همراهتان باشد، دوربین عکاسی است. فکر کنید شما برای ماجراجویی به جنگل های آمازون و یا برای سافاری به آفریقای جنوبی بروید اما هیچ عکسی تهیه نکرده باشید، خوب خیلی حیف می شود. اما هر دوربینی هم برای عکاسی مناسب نیست، سوالی که با خواندن این دو خط پیش می آید، این است که چه دوربینی را برای تهیه عکس مناسب است؟ الی گشت در این مقاله می خواهد بهترین دوربین های عکاسی در سفر از نگاه سایت نشنال جئوگرافی که استاندارهای لازم را دارد، معرفی کند. با ما در این پست همراه باشید.
دوربین فوجی فیلم X-T2
اولین دوربینی که می خواهیم معرفی کنیم از کمپانی فوجی فیلم به نام X-T2 است. سایت نشنال جئوگرافی این دوربین را برای افرادی که می خواهد سفرهای ماجراجویانه داشته باشند پیشنهاد کرده همچنین این دوربین از لحاظ فیزیکی بسیار سبک و در عین حال قدرتمند و محکم می باشد.
۲۴.۳ مگا پیکسل، دارای فیلترهای رنگی اصلی، وایفای، منظره یاب الکترونیکی، لرزشگیر ۵ محور، فیلم برداری ۴K، بدنه ضدآب، دو ورودی SD کارت
دوربین المپیوس OM-D E-M1 MARK II
یکی از جدیدترین دوربین هایی که به بازار آمده المپیوس OM-D E-M1 MARK II است. این دوربین قابلیت ثبت ۱۵ فریم عکس در یک ثانیه با کمک شاتر مکانیکی که دارد را دارا می باشد. فو اتوماتیک این دوربین در نوع خود بینظیر است به طوری که با استفاده از آن میتوانید حرکت هواپیما در آسمان را به راحتی ثبت کنید، علاوه بر این که این دوربین کاملا حرفه است از لحاظ فیزیکی دارای بدنه بسیار خوشدست و سبکی می باشد.
سنسور ۴۰٫۲ مگاپیکسل، عکاسی ۶۰ فریم در ثانیه با شاتر الکترونیکی، ۱۵ فریم در ثانیه با شاتر مکانیکی، ضدآب، وایفای، ۵ محور لرزش گیر، فیلمبرداری ۴k و همچنین با نصب برنامه Olympus Image Share به راحتی می توانید عکس های روی دوربین را بر روی تلفن های همراهتان به اشتراک بگذارید.
زیباترین جاذبه های گردشگری برای عکاسی
گرفتن عکس در تور مسافرتی بسیار مهم است. اما چرا؟ علت اهمیت عکاسی در سفر به سبب آن است که خاطرات شما را ثبت میکند. علاوه بر این یکی از راههایی که شما میتوانید لذت تورهای مسافرتی خود و بازدید از جاذبه های گردشگری مختلف را با دوستان و اعضای خانواده خود سهیم شوید عکسهایی که شما میگیرید و برای آنها میفرستید یا در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام به اشتراک میگذراید. ما در اینجا قصد داریم تا به معرفی تعدادی از منحصربهفردترین جاذبههای گردشگری جهان بپردازیم که شما در آنجا میتوانید تعدادی از بینظیرترین عکسهای زندگی خود را بگیرید. برای مطالعه بخش نخست این مقاله با ما همراه شوید.
صادقانه باید بگوییم که سفر به سراسر جهان فقط برای عکس گرفتن یک تفریح گرانقیمت است. علاوه بر این عکاسان مستند شبکههایی نظیر نشنال ژئوگرافیک بسیاری از این منظرهها را به صورت مکرر ثبت و منتشر میکنند. اما با این وجود یکی از راههای هیجانانگیز برای لذت بردن از سفر به مقاصد گردشگری مختلف آن است که شما از منظرههای آنها عکاسی کنید. نکته دیگری که باید گفت آن است که عکسهای شما مهمترین دلیل برای تشویق دیگران به سفر هستند و تنها ثبتکننده خاطرات نیست. اما در اینجا فهرستی از بهترین مقاصد گردشگری جهان و زیباترین مناظری که شما در تور مسافرتی خود ممکن است ببینید را گرد آوردهایم تا بیش از گذشته با لذت سفر و روبهرو شدن با مناظر زیبا و هیجانانگیز آشنا شوید.
1. منظره جادویی دریاچه موراین در کانادا (Lake Moraine, Canada)
این مقصد گردشگری در پارک ملی بنف قرار دارد. دریاچه موراین جایی است که شما میتوانید روزها پشت سر هم در آنجا حضور داشته باشید واز منظره حیرتانگیز دریاچه، جنگل وکوهستانهای اطراف آن نهایت لذت را ببرید.
2. صخرههای ساحلی، تاریخی و زیبای ساحل ژوراسیک، انگلیس (the Jurassic Coast, England)
این منظره شگفتانگیز در جنوب کشور انگلیس قرار دارد و بهشت زمین شناسان جهان نیز به شما میرود.
3. خلیج ها لانگ، ویتنام (Ha Long Bay, Vietnam)
آبهای آبی عمیق، ستونهای آهکی عظیم و کلبههای ماهیگیری که بر روی آب ساخته شدهاند بخش جدایی ناپذیر از منظره این جاذبه گردشگری هستند. خلیج ها لانگ یکی از محبوبترین مقاصد گردشگری ویتنام است و بیش از هر مکان دیگری در این کشور در عکسهای گردشگران ثبت شده است.
عکاسی صنعتی یکی از پولسازترین شاخههای عکاسی است.
یکی از فیلدهای کاری خیلی پولساز هر عکاس ، عکاسی صنعتی یا همون عکاسی تبلیغاتی هست . اهمیت عکاسی صنعتی به قدریه که خیلی از شرکت های تبلیغاتی تمام فعالیت خودشون رو روی عکاسی صنعتی معطوف کردن . چون چیزی که همیشه وجود داشته و داره ، محصول برای فروش هست . و چیزی که همیشه کم بوده و هست ، یک عکاس حرفهایه که بتونه عکسهای مناسبی برای محصول بگیره . قراراست در این مقاله نکاتی را مطرح کنیم که در عکاسی صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد .
کل داستان بسیارساده است . صاحب محصولی با شما تماس میگیرد و از شما میخواهد از محصولش عکس بگیرید . برای بعضیها که از سختی های کار عکاسی باخبر نیستن ممکن است عجیب به نظر بیاید که در ازای چند فریم عکس چند میلیون تومن پول پرداخت شود ؛ اما به محض اینکه همین افراد شروع به عکاسی میکنند متوجه دلیل پرداخت این مقدار پول خواهند شد . و این کل داستان عکاسی تبلیغاتی هست .
مایل هستم این مقاله رو با داستانی از خودم بنویسم . داستان عکاسی من برای دیجیکالا . من شما رو با نکاتی آشنا میکنم که قطع به یقین در عکاسیهای صنعتی به کارتا ن می آید و در صورت رعایت کردن آنها ، عکس های شما یک پله حرفه ای تر از بقیهی عکسها خواهد شد ؛ و این یعنی سرازیر شدن مقدار زیادی پول به حساب بانکی شما .
داستان از کجا شروع شد ؟
محمد امین ورقایی ، مشاور یکی از کارخونه های تولید لوازم خانگی که از دوستان صمیمی من است با من تماس گرفت و گفت قصد فروش چند عدد از محصولاتشان را در سایت دیجیکالا دارند ؛ از جمله چند مدل بخاری و ماشین لباسشویی ؛ اما کسی را نمیشناسند که بتواند به صورت حرفه ای این عکسها رو بگیرد. حتی به من گفت که در کارخانه ، لوازم عکاسی و نورپردازی هم موجود است ؛ اما هر کسی که برای عکاسی آمده است، کار خوبی ارائه نداده است.
قرار شد من کار عکاسی از محصولاتشون را بر عهده گیرم . بعد از تنظیم قرارداد و پرداخت درصدی از مبلغ به عنوان پیشپرداخت ؛ روز و ساعت شوتینگ رو نهایی کردیم که پرسنل کارخانه بخاری ها و لباسشوییها رو به استودیوی عکاسی منتقل کنند و در نهایت روز شوتینگ فرا رسید ، من 10 نکتهی خیلی مهم که باعث موفقیت در کارم شد را برایتان مینویسم مطالعه کنید و به کار ببرید تا درکار عکاسی تبلیغاتی موفق باشید.
نکات موفقیت عکاسی من برای دیجیکالا
1. برای عکاسی صنعتی حتما دستیار داشته باشید
شاید داشتن دستیار در خیلی از حرفه ها مهم نباشد ، اما در کار عکاسی بی نهایت مهم است که شما یک دستیار با خود داشته باشید . در واقع عکاسی کردن به تنهایی خیلی سخت تر از چیزی است که فکر می کنید . گاهی حتی برای بعضی از جلسات شوتینگ خود که به هر دلیلی با خود دستیار نمیبرم ، از مدلم میخوام که در بعضی از کارها به من کمک کند ، داشتن دستیار هم کار را سریع تر میکند ؛ هم باعث میشود کمتر خسته شوید.
اهمیت دستیار در جلسهی عکاسی
دستیار شما میتواند زمان جلسه عکاسی شما را حتی تا نصف کاهش بدهد . به طور مثال : در جلسهی شوتینگ برای دیجیکالا ، چون چند عدد از بخاری ها دارای سطح براقی بودن ، کار نورپردازی آنها با چالش همراه بود، به طوری که برای پیدا کردن زاویهی مناسب استروب ها (فلش های استودیویی استروب می گویند) شاید بین 30 تا 40 عکس لازم بود که گرفته شود .
طبعاً چون من با خودم دستیار داشتم کار خیلی سریع تر پیش رفت . چون من به سرعت جای استروب ها را عوض میکردم و دستیارم عکس میگرفت . به این صورت ما در عرض حدود 10 دقیقه بهترین چینش نورپردازی را پیدا کردیم
کوهستان پاتاگونیا، آمریکای جنوبی (Mountains of Patagonia, South America)
بهترین زمان برای سفر به آمریکای جنوبی و تماشای منظره حیرتانگیز کوهستان پاتاگونیا تابستان (فصل تابستان در نیمکره جنوبی از ماه آبان تا اواخر بهمن است) است. در این هنگام سال تماشای اشعههای خورشیدی که از لابهلای این کوهستان به سمت شما تابیده میشود به قدری مسحورکننده است که ناخودآگاه تشویق میشوید چند عکس زیبا بگیرید.
5. ونیز، ایتالیا (Venice, Italy)
چه کسی است که بتواند در برابر لذت تور مسافرتی ایتالیا و بازدید از شهر زیبای ونیز مقاومت کند؟ سفر به این شهر زیبا و عکسهایی که از آن میگیرید یکی از بهترین خاطرات زندگی شما خواهد بود.
6. لحظه غروب آفتاب در استون هنج، انگلیس (Stonehenge, England)
در هیچ زمانی از طول شبانه روز منظره استون هنج و بازتاب رنگ سرخ رنگ آسمان بر روی این جاذبه گردشگری به اندازه لحظه غروب آفتاب زیبا نخواهد بود.
7. تاج محل، هند (Taj Mahal, India)
بسیاری از گردشگرانی که به تور هند میروند بازدید از تاج محل را یک تجربه آرامشبخش دانستهاند که روح آنان را مورد نوازش قرار میدهد.
8. غارهای آبی و تاریک پارک ملی واتناجوکل، ایسلند (Vatnajökull National Park, Iceland)
بیجهت نیست که کشور ایسلند را سرزمین آتش و یخ دانستهاند. یکی از منحصربهفردترین جاذبههای گردشگری این کشور غارهای حیرتانگیز ساخته شده از یخی است که نفس هر بازدید کنندهای را در سینه حبس میکند.
منظور از مثلث نورپردازی در عکاسی چیست؟
در اصل یک مثلث فرضی می باشد که سه گوشه ی آن را 1- حساسیت ، 2- دیافراگرام 3- سرعت شاتر تشکیل می دهند ، این سه عامل ، برای بالابردن کیفیت تصاویر و عکس های گرفته شده مهم بوده و اگر یکی از این سه مورد با بقیه موارد همگن و سازگار نباشد ، کیفیت تصاویر را پایین آورده و نتیجه ی مطلوبی حاصل نمی شود.
1- حساسیت در مثلث نورپردازی در عکاسی
در اینجا منظور از حساسیت ، همان ISO یا اندازه ی حساسیت دوربین مورد استفاده به نور محیط عکاسی می باشد ، شرکت های سازنده ی دوربین های عکاسی باتوجه به فناوری که در ساخت دوربین ها از آن استفاده می کنند، حساسیت های مختلفی را برای دوربین ها در نظر گرفته اند، البته باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که ، دوربین های عکاسی حرفه ای با توجه به هدف اخصاصی که برای آن ساخته شده اند، حساسیت های متفاوتی از خود در مقابل نور محیط از خود نشان می دهند و عکس های گرفته شده توسط آن ها نیز متفاوت می باشد.
2- دیافراگرام
دیافراگرام یا همان فضای عبور دهنده ی نور محیط برای عکاسی می باشد ، دیافراگرام در عکاسی تبلیغاتی و عکاسی صنعتی نیز بیشتر به هدف عکاسی بستگی دارد ، برای مثال برای گرفتن تصاویر از اشیاء درخشان و جواهرات از دیافراگرام بزرگتر (روزنه ی کوچکتر عکاسی) برای زوم روی نقاط مختلف استفاده شده و در عوض برای عکاسی از موضوع بزرگتر و محیط های بیرونی ، از دیافراگرام کوچکتر استفاده می کنیم.
3- سرعت شاتر در مثلث نورپردازی در عکاسی
سرعت شاتر در واقع به مدت زمانی اشاره دارد که پرده شاتر دوربین در حین عکاسی باز می ماند. در موضوعاتی که به نور زیادی نیاز است ، سرعت شاتر باید زیاد بوده و در موارد عکاسی با حساسیت و ریزه کاری کمتر سرعت شاتر می تواند کم باشد.
لایت روم با بکارگیری آخرین متد و ابزار های روز دنیا در زمینه عکاسی در موضوعات مختلف مانند عکاسی تبلیغاتی ، عکاسی صنعتی ، مدلینگ و بهترین و ماندگار ترین تصاویر را برایتان فراهم می کند.
عکاسی صنعتی در محیط های نورانی
عکاسی صنعتی در محیط های نورانی : در برخی از مواقع نور های محیطی شدیدی روی اجسام می افتاد که به علت بالا بردن بیش از حد کنتراست عکاسی صنعتی در محیط های نورانی ، کیفیت تصاویر را به شدت پایین می آورد. در این مقاله قصد داریم روش هایی را برای عکاسی صنعتی در محیط های نورانی معرفی کنیم تا این مشکلات حل شده و عکس های زیبایی را از اجسام و اهداف مورد نظر ثبت کنیم ، با لایت روم همراه باشید.
1- استفاده از هود در عکاسی صنعتی در محیط های نورانی
شاید شما هم عکس ها و تصاویری را مشاهده کرده باشید که در آن ها به دلیل تابش نور شدید خورشید و عدم ززاویه بندی صحیح دوربین عکاسی دایره های کوچک و روشن افتاده باشند، هود ابزاری است فنجان مانند ، که در عکاسی تبلیغاتی و عکاسی صنعتی بر روی لنز قرار گرفته و نور های مزاحم را تا حد زیادی حذف کرده و مانع از افتادن این لکه ها در عکس ها می شود، این لکه های ریز که با نام نقاط خورشیدی شناخته می شوند، ممکن است در محیط های داخلی مکان های صنعتی که نور زیادی دارند نیز روی عکس ها ظاهر شوند.پس در عکاسی صنعتی در محیط های نورانی استفاده از هود را فراموش نکرده و دوربین را در زاویه مناسب با اجسام مورد نظر قرار دهید.
بهترین روش عکاسی از کالا برای فروشگاه های اینترنتی
بهترین روش عکاسی از کالا برای فروشگاه های اینترنتی: عکاسی از کالا زیر مجموعه ای از عکاسی تبلیغاتی و عکاسی صنعتی می باشد ، امروزه نحوه ی نمایش و بازاریابی کالا ها به صورت آنلاین اهمیت زیادی بر فروش آن ها دارد و به اندازه ی تولید کالای با کیفیت مهم می باشد. تصویری که از یک محصول در فروشگاه اینترنتی قرار می گیرد می تواند بر تصمیم گیری خریدار تاثیرگذار باشد. تصاویر باید تا حد امکان تجربه یک دید واقعی و ملموس را بازتاب دهند. عدم توجه به نمایش مناسب و صحیح کالا می تواند سبب از بین رفتن اعتماد مشتری شده و حتی او را فراری دهد. از این رو نحوه عکاسی از کالا اهمیت زیادی دارد. در عکاسی از کالا عوامل متعددی دست در دست هم می دهند تا عکس با کیفیت و تاثیرگذاری حاصل گردد.
عکاسی یکی از عناصر مهم در موفقیت کمپین های تبلیغاتی به شمار می آید. عکاسی صنعتی شاخه ای از عکاسی به شمار می آید که در آن عکاس باید با استفاده از وسایل عکاسی مناسب و نورپردازی ماهرانه به نمایش دقیق، واضح و موثر از ظاهر محصول مورد نظر بپردازد. هر نوع عکسی که در زمینه معرفی، تبلیغ و یا فروش محصولی گرفته شده باشد جز عکاسی صنعتی محسوب می شود. در عکاسی تبلیغاتی عکاس باید بر مبنای هدف صاحبان کسب و کار بر نشان دادن محصول و یا ایده ی فعالیت آنها به طور موثر برای جذب بیننده به تصویر و نشان دادن اطلاعات ظاهری کامل کوشش کافی را به عمل آورد. برای انجام این کار به نحوه احسنت عکاس باید اطلاعات تکنیکی و تجربی کافی در عکاسی پرتره، عکاسی اجسام بی جان، عکاسی معماری و تصویر سازی داشته باشد.
نمونه ای از عکاسی تبلیغاتی
نمونه ای از امکانات مورد نیاز برای عکاسی تبلیغاتی
نمونه ای از عکاسی صنعتی
۱- مشخص کردن استراتژی
در این مرحله عکاسان باید به طراحی یک استراتژی خلاصه و فشرده از آنچه عکس به بیننده منتقل خواهد کرد و شیوه ای که این انتقال صورت می گیرد، بپردازند. عکاس باید به خوبی از هدف خط تولید آن کسب و کار خاص از تولید محصول نهایی آگاه باشد تا پیام را به خوبی انتقال دهد. استراتژی شما می تواند از یک ایده اولیه ساده شروع شود و در یک مسیر خوب کامل شده و یک تصویر خلاقانه را رقم بزند.
۲- تهیه ی وسایل مورد نیاز و صحنه پردازی
بعد از اینکه استراتژی مشخص شد نیاز است تا امکانات مورد نیاز برای نورپردازی، صحنه آرایی و عکاسی تهیه شود. یکی از رموز موفقیت عکاسان در زمینه تبلیغات داشتن ابزار ها و فضاهای مناسب است. لوکیشن مناسب مورد نظر باید پیدا گردد اگر قصد دارید از مدل های بی جان استفاده کنید باید آنها را انتخاب کرده و چیدمان مناسب برای آنها را پیدا کنید. استفاده از مدل های زنده مهارت بیشتری را طلب می کند چرا که آرامش و حس مربوط به ایده ی عکس را باید در چهره ی آنها القا کنید و دقت داشته باشید تا مدل شما بهترین ژست مربوط به موضوع را دارد تا تاثیرگذاری و جذابیت کافی را برای بیننده ایجاد کند. قرار دادن تمامی عناصر کنار هم به بهترین نحو مناسب با پیام تبلیغ اهمیت بسیاری دارد.
۳- نورپردازی مناسب
نورپردازی یکی از عناصر تاثیر گذار در زیبایی تصویر و عکاسی صنعتی و تبلیغاتی می باشد عوامل مهمی که در این زمینه باید رعایت شود بهره گرفتن از نورپردازی نرم یا همان نورپردازی سافت (قطع کردن فلاش دوربین و استفاده از فلاش استودیویی به همراه جعبه سافت) دقت در انتخاب زاویه ی انعکاس، بازتابش نور (زمانی که قصد داریم تصویر روشن تر و با کنتراست کمتری داشته باشیم) و افزودن درخشش در صورت نیاز می باشد.
ویلیام برن باخ مدیر هنری برجسته آن سال ها در سال ۱۹۴۷ چنین می گوید: « تبلیغات دراصل متقاعد کنندگی است و متقاعد کنندگی نمی تواند یک علم باشد ، بلکه هنر است . » عکس های سال های پس ازجنگ همواره با شعاری ی همراه بودند که با روحیه ی اجتماعی همان سال ها تدوین می شد . شعارهایی اغلب بر اساس ت های جنگ سرد . با آنکه تأکید بر ساخت هنرمندانه عکاسی بسیار بیشتر از سال های ۲۰ و ۳۰ بود لیکن شکل تازه ای از هنر را در نظرمی آورد که برخوردار از دستور زبانی مشخص و توانایی بیانگری بود والتر نورنبرگ عکاس تبلیغاتی در سال ۱۹۴۰ چنین نوشته است : « عکس تبلیغاتی باید ایده داده شده را به فرمی ملموس ترجمه کند – آن چنان که برای بیننده کاملاٌ آشکار باشد و نمایانگر موضوع مورد فروش . »
وی چنین ادامه می دهد : « این مسئله به شکلی تلویحی بیانگر چهار ملاحظه مهم است ، نخست اینکه نباید تجربه حسی را با ادراک رومانتیک اشتباه گرفت . گاهی چنین چیزی رخ می
دهد چرا که رمانتیسم باعث می شود تجربیات حسی برای متوسط مردم راحتتر قابل درک باشد و دوم آنکه بیان را نباید با توضیح اشتباه گرفت . توضیح دادن به معنای تبیین نمودن است . لیکن بیان کردن به معنای قابل درک نمودن تجربیاتی شخصی است . این بدان معناست که عکاس – اگر هنرمند باشد – باید از جزئیات پنهانی که می خواهد نشان دهد آگاه باشد و آن را برای نظاره گر بیان کند. به طوری که بیننده موضوع عکس را به همان شکل بفهمند وحس کند .
سوم این که واکنش مردم به یک اثر هنری غیرقابل محاسبه است و رویدادی از پیش تعیین شده وجود ندارد.
چهارم ، در اثرهنری فرم و محتوا همچون یک واحد یگانه در می آید و چنان به هم پیوسته اند که غیرقابل تفکیک می شوند . فرم بخشی ذاتی از بیان هنری است . » چنین ایده ای که ریشه هایش از دهه های ۱۹۳۰ اندک اندک تا سال های دهه ی ۱۹۶۰ بر این باور تأکید داشتند که مضمون یک آگهی تبلیغاتی سبب ترغیب مشتری به خرید می شود و نه فرم آگهی و همین تغییر نگرش سبب توجه بسیاری در رابطه میان متن و تصویر موجود در آگهی شد چرا که بر مبنای تجربه عمومی ، مخاطب در مواجهه با آگهی شامل عکس و متن ابتدا نگاهی گذرا به عکس می اندازد سپس متن را می خواند و درنهایت با دقتی بیشتر به تصویر باز می گردد.
تاریخچه و اهداف انجمن عکاسان تبلیغاتی و صنعتی ایران
تا سالهای میانی دهه شصت ، تعداد افرادی که در کشور به حرفه عکاسی تبلیغاتی و صنعتی مشغول بودند از تعداد انگشتان یک دست فراتر نمیرفت که در بین آنها به چهره های پر افتخاری بر می خوریم که خداوند را شکر همگی هنوز مشغول کار هستند ، این همکاران چه آنانی که این حرفه را بصورت آکادمیک و علمی و چه آنانی که به صورت تجربی فراگرفته بودند همگی عکاسان خود ساخته و خود باور هستند که در تمامی این سالها بدون هیچ گونه حمایت از طرف مدعیان، خود گلیم عکاسی تبلیغاتی و صنعتی را از آب بیرون کشیده اند. تا پایان جنگ تحمیلی ، یعنی ۱۳۶۷ ، سرد بودن بازار و نرخ جهانی نفت و داغ بودن بحث صادرات و بازار یابی برای کالاهای ایرانی، زمینه را برای عکاسان تبلیغاتی و صنعتی مهیا ساخت تا بخشی از بازار تولید تبلیغات را به سمت خود جذب کنند.از این رو تعداد انگشت شمار دیگری عکاس تبلیغاتی و صنعتی وارد گود شدند و همان رقابت مختصر زمینه را برای تولید کیفی تصویر فراهم آورد.
در همین سالها صنعت لیتوگرافی دیجیتال و ماشین های اسکنر هم پا به عرصه تبلیغات و چاپ کشور گذاشت ، لیتو گرافی سنتی دیگر جواب گوی کیفیت و سرعت مورد نظر طراحان گرافیک و عکاسان نبودند ، در ضمن با پیشرفته شدن مرحله لیتوگرافی و آماده سازی برای چاپ و همچنین تغییر در نگاه چاپخانه ها به کیفیت چاپ جهت رقابت در بازار صادرات کالاهای ایرانی ، موضوع تبلیغات بیش از پیش رقابتی شد.
با شروع دهه هفتاد و آغاز دوران سازندگی ، علاوه بر رونقی که صادرات غیر نفتی در بازار تبلیغات بوجود آورده بود ، باز سازی زیربناهای تخریب شده کشور در جنگ نیز رونقی به عکاسی صنعتی داد. برای ثبت و ایجاد سوابق در امر بازسازی، تولید و رپرتاژهای صنعتی ، عکاسان فعال و زبده ای را می طلبید.
پس ازپایان جنگ دوم جهانی نیمه غربی اروپای ویرانه که با کمک های مالی متفق قدرتمندش ایالات متحده رو به بازسازی عمومی می رفت اندک اندک چون ققنوسی از خاکستربرمی خواست وجانی تازه درکالبدش دمیده می شد. بازار تولید که کاملاَ بی رونق مانده بود. اروپای درمانده را به سوی مصرف گرایی کشاند. چرا که فروشگاه ها خالی بودند و شهروندان نیازمند اقلام روزمره . درنتیجه درسرتاسر اروپا بدل به بستری بی نظیر برای ارائه محصولات آمریکایی گردید . ودر این میان آنچه نقدینه ی بیشتری را راهی جیب کمپانی موفق می ساخت تبلیغات مناسب و تأثیرگذار بود. بی شک با حجم تخریب اروپا صورتی دردمند یافته بود. درنتیجه تبلیغاتی جذابتر به نظر می رسیدند که پررنگ و لعاب تر بودند.
در این سال ها عکاسی درمقام هنری مستقل شناخته می شد ومجله های بسیاری در سراسر اروپا و آمریکا به این هنر جوان اختصاص یافته بودند ، چه در سطح تکنیکی و چه به مثابه رسانه ای هنری . با پایان جنگ نخست تکنولوژی عکاسی روند روبه پیشرفت بی وقفه را پیش گرفته بود که پس از جنگ و تا پایان دهه ۱۹۳۰ انواع دوربین های تک لنزی انعکاسی ( SLR ) را به بازار روانه ساخت ، چنین امکاناتی سبب شد که استفاده از این رسانه گویا بسیار آسان تر ، ارزانتر وهمه گیر شود.
درسال ۱۹۴۷ امکان تازه ای پدید آمد که بسیار چنین روندی را تسریع نمود. دراین سال دکترادوین. اچ . لند در اتحادیه جامعه اپتیکی آمریکا دوربینی را ابداع کرد که عکس یک دقیقه ای می گرفت . و این تکنولوژی تا سال ۱۹۵۹ به سرعتی معادل ۱۵ ثانیه رسید. سال های پس ازجنگ به دلایلی که برخی از آنها ذکر شد.
سال پیشرفت صنعت چاپ وبه اصطلاح دوران طلایی چاپ نامیده می شد. مجلات رنگی و مصور که با قیمت بسیار ارزان و درتیراژهای بسیار بالا ارائه می شد . همگان را به خرید محصولات و همچنین سفر وجهانگردی فرا می خواند . ازهمین رو دهه های ۱۹۴۰و ۱۹۵۰ را دوران مجله های گلاسه رنگی نیز می گویند .
فراتر از تبلیغات در سالهای پس از جنگ عکاسی مردم نگار مستند و خبری نیز خیزهای چشمگیری برداشت . برای مثال در سال ۱۹۴۷ عکاسان آزاد مستند و جنگ گروهی را تشکیل دادند با نام مگنوم . که نام آن همچنان معادل بهترین شکل عکاسی مستند وخبری است . درمجموع گستره ی وسیعی از سال های پس ازجنگ به عکاسی مستند گذشت هر چند هنرمندان مدرنیستی که در دوره جنگ مجال ارائه آثار هنرمندانه خود را نداشتند نیز فضایی یافتند تا به برگذاری نمایشگاه های هنری بپردازند. عکاسانی چون پیرسودر، مارتین مارتینک ، آنگوس مکبین ، امیلا مدکو!
درفاصله سال های ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۵ چنان که گفته شد دوران رشد و شکوفایی آمریکا نامیده می شد . دورانی که شاید دیگر درتاریخ جهان برای هیچ حکومت سرمایه داری رخ ندهد . بدون شک شرکت های سرمایه دار اروپایی که درآن سال ها هنوز چیزی از سرمایه شان باقی مانده بود نیز راهی ایالات متحده شدند ،تا از رشد اقتصادی قاره دور افتاده بهره مند شوند ، بررسی هزینه های صرف شده در صنعت تبلیغات درفاصله سال های ۴۰ تا ۶۰ به سادگی به ما نشان می دهد که ابعاد ماجرا چقدر عظیم بود. تبلیغات چاپی موجود درمجلات و رومه ها از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ از مبلغ یک میلیارد دلار به ۵/۲ میلیارد دلار رسید و این رقم در سال ۱۹۶۰ با رشدی شگرف معادل ۵/۴ میلیارد دلار ثبت شده است که درمقایسه با سال ۱۹۳۵ رشدی ۵۱۵ درصدی داشت . دوران اخیر دوران رشد سمت تازه ای در مطبوعات بود . این فرد یعنی مدیر هنری از اهمیت بسیاری برخوردار شد چرا که وظایفی چون کشف استعدادهای بالقوه ، بالفعل ساختن آن و تأیید و گسترش ایده های تبلیغاتی را برعهده داشت.
اولین تبلیغات تصویری بی شک فعالیت خود را از غارهایی آغاز کرد که انسان های اولیه در آن سکنی می گزیدند.نقاشی بر روی سنگ ها و بسیاری از سنگ نبشته های تصویری نظیر تصاویر شکار، پرورش حیوانات و اهلی کردن حیوانات وحشی، همگی نمونه تبلیغات تصویری از توانمندی های انسان اولیه بوده است.چنانچه انسان کنونی و هم عصر ما دیگر بار، باز به هزاران سال قبل
رجوع کند بی شک به قدرت بیان اهداف و جلب اطرافیان گذشتگان پی می برد که فقط با زبان تصویر و تصویری بوده است، اما در زمان حال دیگر سطوح نوشتاری آن چنان که باید و شاید دیگر توان جلب توجه بینندگان را ندارد. زیرا فرصت کم است و حوصله ها کوتاه و وقت مطالعه کم. دنیای
امروز توان خواندن خود را در سطح یک ورق زدن کاهش داده و باید بتوان در همان ساعت کوتاه پیام خود را رساند و این رسالت تصویر است که باید تاثیر خود را با کوتاه ترین زمان بگذارد و آری انسان امروز مجذوب تصویر است.عکاسی با پیدایش خود در سال ۱۸۱۶ تا به امروز هزار راه و بیراهه را آزموده ولی عکاسی تبلیغاتی که شاید جزو آغازین این فرآیند بوده ریشه دارترین قسمت این هنر است. ابتدایی ترین تصاویر، تصاویری است که زندگی مردم را به تصویر می کشد. کار یک کشاورز، فعالیت یک صنعتگر و حمله نظامی و… حاصل این نوع عکاسی را می توان در زمره عکس های مستند تبلیغاتی دانست.
این سبک خود آغاز رویکردی است که امروزه به هزاران شکل درآمده است که هر کدام دارای ابزار و فن خاص خود است. بیان اسم عکاسی تبلیغاتی برای هر شنونده ای یادآور تصاویری است بسیار ساده و کوتاه در ذهن. تصویر برچسب بر روی قوطی کنسرو. دونده ای بر روی جعبه کفش یا کودکی شاد بر روی جعبه خوراکی. ولی هر چه هست در هزاره سوم، تبلیغات و مخصوصا تبلیغات بصری، خود به ابزاری قدرتمند در جوامع بشری تبدیل شده است. در حال حاضر عکاسی تبلیغاتی و تصویر تبلیغاتی جای خود را در صفحات مهم مجلات یافته، پوسترهای آگهی های تبلیغاتی تمام شهرها را در زیر سیطره خود درآورده و خبر گشایش استودیوهای بزرگ و پر زرق و برق هر روز به گوش می رسد.
تبلیغات بصری حالا گام های خود را استوارتر می گذارد، چون یافته است که این فن حتی در جوامع اقتصادی که شریان یک ملت است نفوذ کرده و حتی جوامع ی را تحت سلطه خود درآورده است.
و به همین خاطر آن چنان بزرگان ملل مختلف خود را در تیررس لنزها قرار می دهند که حتی به نتیجه کار هم فکر نمی کنند چون با تمام وجود به نتیجه این نوع تبلیغات اطمینان کامل دارند.
پس، از ابتدای بشریت از زمان پیدایش انسان غارنشین، تبلیغات تصویری به وضوح پدیدار بوده است
عکاسی صنعتی تبلیغاتی یکی از خدماتی ترین رشتههای عکاسی است. در این رشته نه تنها باید حداکثر تسلط به تئوری و تکنیک را داشته باشیم بلکه به بسیاری از وسائل، علاوه بر دوربین احتیاج پیدا خواهیم کرد، از فونهای رنگی تا میزهای مخصوص کار از وسائل جنبی نورپردازیهای پیچیده تا سه پایه و پانتوگرافهای بزرگ و از همه مهمتر استودیوهای عظیم و مملو از وسائل نورپردازی فقط بدرد عکسبرداریهای صنعتی- تبلیغاتی میخورند.
هر گونه عکسی که در خدمت معرفی، تبلیغ و یا فروش تولیدات یا کالائی باشد، عکاسی صنعتی- تبلیغاتی بحساب میاید. یکایک مواد غذائیها، انواع وسائل زندگی، هر نوع مبلمان و ماشین چه با حضور انسان چه بدون مدل در زمره عکس تبلیغاتی است. خطوط تولید، کارخانههای صنعتی و فنی در مراحل و زوایای مختلف عکاسی صنعتی محسوب میشوند. معمولاً این نوع عکاسی یک سفارش دهنده نیز دارد: صاحبان صنایع، ارگانهای دولتی، بخشهای اقتصادی و بازرگانی، روابط عمومیها و سازمانهای تبلیغاتی و در ضمن گرافیستها و طراحان صنعتی- هنری، همه و همه سفارش دهنده و محتاجان و علاقمندان عکاسی صنعتی- تبلیغاتی هستند.
با توجه و دقت میتوان عکاسی تبلیغاتی را آسانتر سر و سامان داد:
در ضمن، عکاسی تبلیغاتی ممکن است همراه با مدل جاندار( انسان یا حیوان ) باشد در این مواقع نه تنها نمیتوان سوژهی اصلی را که یک سوژه تبلیغاتی است فدای جذابتر شدن مدل زنده کرد بلکه بر عکس مدل زنده باید مانند هر وسیله یا تکنیک دیگر نیز در خدمت سوژه اصلی باشد.
هر چه عکاس تبلیغاتی تجربه و اطلاعات بیشتری دربارهی سفارشات حرفهی خود داشته باشد موفقتر و صاحبنام تر خواهد بود. تسلط و در اختیار داشتن وسائل و فضای مورد وم، رمز موفقیت عکاسان صنعتی است.
برای مسلط شدن به عکاسی تبلیغاتی باید تمرینات و درسهای این رشته را در رابطه با ابعاد سوژهی مورد نظر تقسیم بندی کرد. هر دانشجو باید بداند که اگر سوژهی مورد نظر یک فضای شش متری دکور در پس زمینهی خود دارد چه وسائل چه لنز و دوربین و چه نوع چراغهائی لازم است. این یک فکر کودکانه و غیر حرفهای است اگر فکر کنیم میتوان با یک فلاش دستی و دوربین 135 عکس حرفهای انداخت.
دانش و تمرینات ضروری در عکاسی صنعتی تبلیغاتی
1- یاد گیری و کاربرد نور و موارد مصرف هر کدام (اسپات- مستقیم- نرم)
2- کار با مقوای خاکستری 18٪ و یادگیری محاسبهی حرفهای نورپردازیها شناخت کامل کنتراست و هارمونی نور در رابطه با سوژههای تبلیغاتی.
3- شناخت کامل دوربین بزرگ و لنزهای آن در رابطه با نوع سوژه.
4- دانش شناخت فیلمهای موجود- رنگ- کنتراست و ظهور آنها.
5- دقت و توجه کامل، به خواسته و سلیقهی سفارش دهنده و نوع و محل مصرف عکس شما.
6- نوآوری و عدم کپی برداری از نمونههای مشابه با مطالعهی کارهای بقیه عکاسان.
7- تمرین و سعی در گروهی کار کردن با طراحان و گرافیستهای حرفهای صنعتی- تبلیغاتی
بسیاری از عکس هادر شاخه های مختلف عکاسی مثل عکاسی صنعتی تبلیغاتی ،عکاسی خبری ،عکاسی طبیعت ونیز دیگر شاخه ها از این مقوله اند. در این گونه عکاسی عکاس صنعتگری است که می تواند دقیق و زیبا عکاسی کند و بسیاری از ذوق ها این گونه عکس ها را می پسندند و از دیدن آن ها لذت می برند.
برای این گونه عکس ها متخصصان هر رشته تا حدود زیادی می توانند تعاریف یک عکس خوب را بیان کنند.
اما آن جا که عکاسی به عنوان هنر مطرح می شود تعریف دقیق دادن از عکس خوب اگر ناممکن نباشد کار دشواری است.آن جا که عکاسی را همطراز شعر ناب می شناسیم همان قدر که تعریف دادن از شعر مشکل است عکاسی را هم نمی توان توضیح داد.
شانس و موفقیت عکاسان در رشتهی تبلیغاتی بیشتر مربوط به نیروی فکری و کمکی است که باعث دلگرمی و نجات آنها خواهد شد. طراحان هنری، مدیران فروش و گرافیستها نیروی نجات بخش عکاس تبلیغاتی هستند. بیشتر مواقع طراحی دکور- چیدمان وسائل و از همه مهمتر زاویهی دید شیئی مورد نظر را آنها انجام خواهند داد و عکاس وظیفه سنگین و حرفهای نورپردازی، انتخاب فیلم و لنز مناسب را بعهده دارد. در دنیای حرفهای عکاسی تبلیغاتی حداقل چهار نفر در خلق یک اثر شرکت دارند.
عکاسی صنعتی یعنی جایی که عکاسی صرفا صنعت است و حتی چشم انسان هم برای انتخاب لحظه عکاسی دخیل نیست .
1-ماهواره ای که از فضا دقیق ترین تصاویر را به زمین مخابره می کند.در این نوع عکاسی همه چیز طبق فرمول و حساب شده انجام می شود. این جا عکاسی صرفا علم است و صنعت است و البته کاربرد خودش را دارد و بسیار مفید است. یا نوع دیگر آن عکاسی از طریق میکروسکوپ یا تلسکوپ و غیر آن برای مقاصد پژوهشی .
2-جاهای دیگری هم هست که انسان مستقیما در عکاسی دخل و تصرف دارد اما این دخل و تصرف او مانند دخل و تصرف یک صنعتگر در کار صنعتی اش است .مثل دخل و تصرفی که یک تراشکار برای تراشیدن قطعه ای به کار می برد یا کاری که قالیباف پای دار قالی انجام می دهد. در این گونه عکاسی محصولی تولید می شود که مفید است و ارزشمند است و چه بسا زیباست اما یک کار صنعتی انجام شده و عکاس به عنوان یک صنعتگر مطرح است .
در این روزها عکاسی تبلیغاتی را شاخه بسیار جذابی از عکاسی نام میبرند به همین دلیل عکاس باید بتواند درباره آن تفکرنماید وبا ایده های خلاقانه و سلایق خود را در عکس پیاده سازد . اگرعکاسی تبلیغاتی را با دیگر حوضههای عکاسی مقایسه کنیم میبینیم که تقریباً در هیچ یک از شاخههای عکاسی به اندازه عکاسی تبلیغاتی نظرات سفارش دهنده در کار دخیل نیست.پس باید در عکاسی تبلیغاتی با م و در میان گذاشتن نظرات عکاس و مشتری و افراد ذیح صلاح و با توجه به این نکته مهم ، عکاسان میتوانند از کار خود لذت ببرند که عقاید کارفرما را در ذهن خود به دقت آنالیز کنند، نقاط ضعف و قوت نظرات وی را بررسی نمایند و با توجه به هدف نهایی کار، بعد از تصمیم گیری صحیح با استفاده از زبان تفاهم آمیز، تا حد امکان تفکر و سلیقه خود را به وی منتقل کنند و بعد از جلب موافقت وی عکسی بگیرند که ناشی از برآیند تفکرات کارشناسانه و نگاه زیبا شناسانه باشد.
عکاسی صنعتی به شاخه ای از عکاسی گفته می شود که وظیفه آن به نمایش گذاشتن دقیق و کامل و باکیفیت محصولات تولید شده می باشد ٬ در این شاخه از عکاسی ،عکاس با استفاده از تجهیزات مناسب و انتخاب نورهای دقیق و کامل تلاش می کند تا حد امکان تصوری با کیفیت و دقیق از محصول را ثبت کند که در آن تمامی خصوصیات ظاهری آن به نمایش گذاشته شود.دیده شدن! عکس مهمترین و موثرترین عنصر تبلیغاتی محسوب می شود.
عکاسی تبلیغاتی و عکاسی صنعتی زبانی عمومی و قابل فهم برای همه اقشار ، از هر طبقه و سن و سال و ملیتی است ، زبانی که نیاز به ترجمه و توضیح ندارد و خود گویای همه چیز است : زبانی صریح و سریع!و به کالای تولیدی را با بهترین شکل به نمایش می گذارد .و زیبایی مجذوب کننده ای را به آن می بخشد و طرفداران زیادی را جذب خود میکند .
عکاس صنعتی وظیفه اش این است که نمای کاملی را از کالا برداشت کرده و جهت ارائه به مشتری یا کارفرما ارائه کند، در این شاخه همانگونه که بیان شد هدف تنها یک چیز است: نمایش کامل و واضح محصول از زوایای مختلف و زیبا . در این میان بعضی از عکاسان صنعتی سعی می کنند با طراحی دکورهای ساده منطبق با کاربردهای کالای مورد عکاسی کمی جنبه کاربردی ترجای دادن منطقی عناصر تجسمی در فضای مورد نظر ، در سطح دو بعدی یا سه بعدی ترکیب بندی یا کمپوزیون می گویند .پس به یاد داشته باشید در عکاسی تبلیغاتی همیشه تفاوتها در ذهن می مانند ، نه برتری ها!اما این تفاوت ها باید چشم نواز باشند نه آزار دهنده .
در این میان بعضی از عکاسان صنعتی سعی می کنند با طراحی دکورهای ساده منطبق با کاربردهای کالای مورد عکاسی کمی جنبه کاربردی تر به عکس داده و عکس را از آن سادگی آزاردهنده عموم عکسهای صنعتی نجات دهد ُ که بعضا بسیار سودمند واقع می شود و جذابیت بصری عکس را دو چندان می کند و گاه با اکمی اغراق و بی تجربگی دکور بر سوژه غلبه می کند و خود را در عکس بیشتر به رخ می کشد ُ که این امر به تجربه یک عکاس صنعتی بر می گردد که تا چه میزان و چگونه دکور پس زمینه را تهیه و اجرا کند که به جذابیت کالا کمک کند ضمن اینکه خود دکور در حاشیه قرار داشته باشد .
عکاسی به عنوان صنعت یعنی نوعی از عکاسی که انسان و تفکر و اندیشه اش هیچ گونه دخل وتصرفی در آن ندارد یا اگر دارد این اندیشه و تفکر صرفا جهت سامان دادن به عکس بر اساس اسلوب و روش های آزموده شده است و بدین منظور که عکس به جهت تکنیک مشکلی نداشته باشد.نوردهی یا نورپردازی درست باشد کادربندی بر اساس معیارهای شناخته شده صحیح باشد واز این قبیل موارد …
عکاسی مفهومی به عنوان یک شکل هنر
به عنوان یک شکل هنر، این ژانر عکاسی هیچ وقت به خوبی تعریف نشده است. این ژانر نخستین بار در دهه ۱۹۶۰ به عنوان راهی برای هنرمندان جهت ثبت روند سایر هنرهای غیر عکاسی مانند هنرهای نمایشی یا مجسمه سازی شروع به ظاهر شدن در هنر کرد، و آنها هنرمندان مفهومی در نظر گرفته می شدند. در آن زمان، عکاسی مفهومی به عنوان نمایش ضعیفی از استعدادهای هنری دیده می شد، چون تولید هنر عکاسی با کیفیت بر اساس توانایی های تکنیکی قضاوت میشد، و نه داستان پشت تصویر. با این حال زمانه تغییر کرده است، و عکاسی مفهومی به عنوان یک شکل هنر به شدت مورد تحسین واقع شده است.
«پناهگاه» EOS 5D Mark III, EF50mm f/1.4 USM lens, f/1.4, 50mm, 1/250sec, ISO100 by، اثر فلورنتینا امون
نحوه کار
اکثر عکس های مفهومی از ترکیبی از تکنیک ها برای انتقال پیام خود استفاده می کنند، از استفاده از یک استعاره بصری گرفته تا حالت عکس. هنر و عکاسی مفهومی بر روی ناخودآگاه انسان تاثیر می گذارد، و هنرمندان از تصاویری استفاده می کنند که می دانند باعث ایجاد واکنش ها و ارتباطات احساسی از جانب بیننده می شوند. بعضی از عکاسان از نمادهای شناخته شده جهانی در کار خود استفاده می کنند، مانند استفاده از رنگ سفید برای نشان دادن پاکی و خلوص، یا تحت تاثیر قرار دادن عمدی ابهام و ذهنیت تفاسیر افراد برای پیشبرد گفتگو و بحث در مورد کار آنها. پس خوب است که عکاسانی که این ژانر را انتخاب می کنند، واقعا درک کنند که انسان ها چگونه اطلاعات و تصاویر را پردازش می کنند، چون تنها در این صورت است که می توانند اثری ایجاد کنند که آنها را به سطح عمیق تری می رساند.
اما این بدان معنا نیست که مهارت های تکنیکی مهم نیستند. اگرچه ماهیت عکاسی مفهومی در ایده نهفته است، اما درک عکاسی پایه در ارائه مهم است. استفاده ماهرانه از نور، سایه ها، و تکنیک های تصویربرداری و پس پردازش می تواند تا حد زیادی پیامی را که یک عکاس سعی دارد انتقال دهد تقویت کرده، و به ایجاد یک پاسخ مورد نظر از جانب مخاطب کمک خواهد کرد.
نویسنده: مونا تئو (Mona Teo)
عکاسی مفهومی دقیقا چیست؟ عکاسی مفهومی را می توان به عنوان یک ژانر از عکاسی فاین آرت در نظر گرفت که یک ایده را نشان می دهد، و قبل از هر چیز دیگری بر روی مفهوم عکس تمرکز می کند. هر تصویری می خواهد پیامی را به بیننده منتقل کند، چه یک تفسیر اجتماعی باشد، چه یک اعتراض عاطفی، و چه یک بیانیه ی، که این یا از طریق عکس های خوب گرفته شده در صحنه یا تکنیک های پس پردازش به دست می آید.
«آزادی» EOS 5D Mark III, EF50mm f/1.4 USM lens, f/5, 50mm, 1/640sec, ISO250، اثر فلورنتینا امون (Florentina Amon)
یکی از اولین معرفی های جهان در زمینه عکاسی مفهومی، سلف پرتره ایپولیت بایارد (Hippolyte Bayard) به صورت عکسی با عنوان «مرد غرق شده» در سال ۱۸۴۰ بود. این عکس نمادین پاسخی به عدم به رسمیت شناختن او به عنوان یکی از مخترعان اصلی عکاسی بود، و داستان این که او چطور به دلیل بی عدالتی دولت فرانسه «خودش را غرق کرد» را بیان می کند. امروزه، عکاسی مفهومی دو استفاده اصلی دارد، به عنوان یک روش یا به عنوان یک شکل هنر. این نوع عکاسی بسیار خیال پردازانه است، بنابراین اغلب به ایجاد تصاویری می انجامد که واقعیت های تحریف شده را به تصویر می کشند.
مهم است توجه داشته باشید که هدف عکاسی مفهومی، مانند عکاسی منظره یا انتزاعی، ایجاد تصاویر عالی و بی نقص نیست. اگرچه مسلما اثر نهایی باید سطح مشخصی از زیبایی شناسی داشته باشد، اما هدف نهایی آن ترسیم یک تصویر در ذهن بیننده است، تا آنها را به تفکر وادارد و تفسیرهای شخصی آنها را پرورش دهد.
«بازگشت» EOS 5D Mark III, EF50mm f/1.4 USM lens, f/1.4, 50mm, 1/200sec, ISO200، اثر فلورنتینا امون
عکاسی مفهومی به عنوان یک روش
به عنوان یک روش، عکاسی مفهومی در مورد ایجاد تصاویری است که متناسب با یک مفهوم هستند، مانند عکاسی تبلیغاتی یا آرشیوی، که در آن تصویر نهایی با یک مفهوم از پیش تصور شده ارتباط برقرار می کند و به عنوان یک «صحنه نمایش» برای ایده ها مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال، یک تصویر از یک مرد در زیر یک کوه قند برای هشدار در مورد خطر مصرف قند، یا شخصی که زیر یک آبشار ایستاده تا آن حس تازگی را نشان دهد که با یک مارک خاص دستمال مرطوب می توان تجربه کرد.
«ابرها در آسمان» EOS 5D Mark III, EF50mm f/1.4 USM lens, f/2.2, 50mm, 1/40sec, ISO400، اثر فلورنتینا امون
آشنایی با ماجرای عکاسی مفهومی در ایرانReviewed by دیدنگار on Aug 2Rating: 5.0عکاسی مفهومی در ایران ⭐️
conceptual photography پشت پرده هر سبک عکاسی، رازهایی نهفته است که کشف آنها برای بسیاری . عکاس مفهومی عکاسان مفهومی عکاسی مفهومی به انگلیسی مقاله عکاسی مفهومی تعریف عکاسی مفهومی عکاسی مفهومی در ایران
عکاسی مفهومی در ایران
پشت پرده هر سبک عکاسی ، رازهایی نهفته است که کشف آنها برای بسیاری از علاقهمندان به یک سرگرمی و هدف دائمی مبدل شده است!
از همان ابتدای اختراع دوربین، هنرمندان از آن بهعنوان وسیلهای برای نشان دادن یک واقیت اشتباه یا ایده مفهومی استفاده میکردند. یکی از اولین عکسهای این چنینی متعلق به Hippolyte Bayard است که در سال ۱۸۴۰ ثبت شده است. اسم این اثر سلفی مرد مرده میباشد که از اولین نمونههای عکاسی مفهومی بهشمار میآید.
اولین عکاس مفهومی
هرچند که لفظ ” عکاسی مفهومی ” در دهه ۱۹۶۰ میلادی برای اولین بار بهکار برده شد، اما هر استفادهای از عکاسی که مفهومی را برساند و یک جنبش مفهومی ایجاد کند، در این دسته عکاسی قرار میگیرد.
اما عکاسی مفهومی چیست؟
آیا تا به حال درباره آن شنیدهاید یا تلاش کردهاید که چنین عکس هایی بگیرید؟
هنرمندانی که در این زمینه کار میکنند چه کسانی هستند؟
در کشورمان ایران چه کسانی کار عکاسی مفهومی میکنند؟
عکاسی مفهومی یکی از زیر شاخههای عکاسی است که از هرشخصی بپرسید، تعریف متفاوتی بهشما ارائه میدهد!
این اتفاق به نوعی ماهیت هنر است که از اول بوده و و تا زمانی که انسانهای هنرمند فعالیت میکنند، وجود خواهد داشت. اگر بخواهیم دربارهی تاریخچه مدرن عکاسی مفهومی صحبت کنیم، باید به این نکته اشاره کنیم که که حدود ده سال است که مردم بهصورت حرفهای درزمینه عکاسی مفهومی فعالیت میکنند.
در ابتدا باید بهصورت معنادار به تصویر نگاه کنید
_ به این بیندیشید که چگونه میتوانید مفهومی تازه خلق کنید
_ قبل از عکاسی باید اصول ترکیببندی را بدانید و جسمی را از یک صحنه به صحنهای دیگر انتقال دهید
کلام آخر
عکاسی مفهومی میتواند جذابیت بالایی داشته باشد و با این سبک تفکر شما از دنیای سایر عکاسان جدا خواهد شد. باتوجه به فعالیت هنرمندان خارجی در اینستاگرام و محبوبیت آثارشان در میان مردم، میتوان نتیجه گرفت که اگر علاقهمند به عکاسی در این سبک باشید، میتوانید طرفداران بسیاری را جذب کنید.
عکاسی در ژانر مفهومی، کار آسانی نیست ولی با کمی اراده و بکارگیری خلاقیت میتوانید به یکی از عکاسان مفهومی خوشنام ایرانی تبدیل شوید!
این بزرگترین بخش عکاسی مفهومیست. درواقع همه چیز در این ژانر هنری خلاصه میشود به تصورات، ایدهها و نقشه کشیدن برای چیزی که میخواهید بهدست آورید.
شاید بیشتر عکسهای مفهومیای که میبینید به نوعی عکس پرتره باشند که بیش از یک عکس ساده به آنها بها داده شده است. عکاسان زیادی وجود دارند که تخصص آنها عکاسی به سبک پرتره مفهومیست. برای اینکه یک عکس مفهومی از مدلتان بگیرید، باید لباس، صحنه و ایدهای که در سر دارید، همه و همه طراحی و پردازش شده باشند
توجه داشته باشید که هنر مفهومی مانند زیر مجموعه همهی هنرهاست، لذا عکاسان بیشماری در حوزهی عکاسی منظره و معماری فعالیت میکنند.
عکاسان مفهومی کار در ایران
صادق تیرافکن به گفتهی برخی از رسانههای هنری، اولین شخصیست که عکاسی مفهومی را در ایران بهصورت حرفهای آغاز کرد و بههمین دلیل جایگاه ویژهای در میان عکاسان ایرانی دارد. وی در یکی از نمایشگاههای هنر مفهومی بههمراه خسرو حسن زاده مجموعه بزرگ و ارزشمندی از تصاویر را ارائه کردند. این آثار با استقبال فراوانی روبهرو شد و همین زمینهساز انتشار نام هنرمندان مفهومی ایرانی، در جهان شد.
آرمان استپانیان یکی از برترین عکاسان ایرانیست که آثار او در موزههای مطرح جهان نگهداری میشوند. وی فارغ التحصیل گرافیک دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران میباشد و در سال ۱۳۷۸ با عکاسی از چهرههای حک شده بر روی سنگ قبرها، پا به عرصهی عکاسی گذاشت. آثار ایشان پس از آن در نمایشگاههای متعددی از جمله : گالری راه ابریشم (تهران، ۱۳۸۴)، گالری سانتوس تگزاس (ایالاتمتحده، ۱۳۸۵)، ایران درون و برون در موزه چلسی نیویورک (ایالاتمتحده، ۱۳۸۸)، به نمایش گذاشته شده است.
این افراد از جمله عکاسان معروف کشورمان بودند که باعث محبوبیت این سبک عکاسی در ایران شدهاند. همه روزه افراد جدیدی به این ژانر عکاسی علاقهمند میشوند و تصاویر گوناگونی با مفاهیم اجتماعی، ی، فرهنگی، دینی و… ثبت میکنند.
زمانی که به افراد میگویم که ” این عکس یک اثر مفهومیست ” برخی میپرسند ” یعنی چه ؟ ”
۱Nikon D5500 – f/4.5 – 1/250s – iso 1000
عکاسی مفهومی در اکثر مواقع یک ایده تخیلیست و بهنظر غیر واقعی میآید. البته برخی عکاسان، آثاری ثبت میکنند که ااماً تخیلی نیستند؛ آنها با تغییردادن برخی نکات تصویر، به بزرگنمایی واقعیت میپردازند. عکاسی مفهومی شغلیست که بذر آن یک مفهوم یا ایده است، این درحالیست که در عکاسی روزمره، عکاسی با انتخاب یک تصویر یا مکان آغاز میشود.
در عکاسی مفهومی شما با یک ایده شروع میکنید، در این مرحله شما باید بیاندیشید که عکس نهایی را چگونه میخواهید، موضوعش چه باشد و یا چه چیزی را نمایش دهد؟
هنرمندان مفهومی
هنرمندان مفهومی نیز به همین روش عمل میکنند. مجسمه سازان ایدهای از آنچه میخواهند بسازند را در ذهن میپرورانند و با پیادهسازی تکنیکهایی خاص، محصولی را میسازند که ااماً با الگوی اولیه تطابق ندارد. بیشتر نقاشان انتزاعی هم از همین روش پیروی میکنند.
هیچ دلیلی ندارد که عکاسان نتوانند به این شیوه کار کنند!
اگر شما هم چنین سبکی را دوست دارید، باید بههمین روش عمل کنید. همه چیز به تصورات و تجسم شما بستگی دارد، برای حرفهای شدن در این ژانر، کافیست رویاپرداز خوبی باشید!
مجموعههای باستانی: تخت جمشید- تخت سلیمان- ارک بم- میدان نقش جهان- صحن حرمهای مشهد، قم، شاه چراغ- سی و سه پل- پلخواجو
اجزاء معماری قدیم باستانی:
ستونها- سرستونها- پلهها- گنبدها- منارهها- سرسراها- کتیبههای سنگی- مجسمهها- محرابهای زرتشتی- محرابهای اسلامی- پنجرههای رنگی- دربهای ارسی- پنجدری- سهدری
معماری جدید و وسیع:
شهرکها- مجموعههای ساختمانی- برجها- مجموعههای ورزشی- مجموعههای فرهنگی و مذهبی- استادیومها- سالنهای سرپوشیده- هتلهای بینالمللی
اجزاء معماری مدرن:
طرح آجر- طرح بتون- طرح سنگ- نمای شیشهای- پلههای مدور- لابیهای بلند و لابیهای دو طبقه- دربهای چوبی- دربهای فی بزرگ- پنجرههای فی- طرح مبلمانها- پذیرائی- خواب- کتابخانه- آشپزخانه- اطاق کودکان- سالن ورزشی کوچک
ماکتها:
ماکت با زمینهی واقعی- ماکت با زمینهی کامپیوتری- ماکت با زمینهی هوای آزاد- ماکت در استودیو- دتای ماکت- نمای داخل ماکت- ماکت در پرسپکتیو
دوربینهای عکاسی معماری:کاربرد حرکات فنی در تغییرات و اصلاح معایب و مشکلات معماری فقط با این نوع دوربینها ممکن است. تکفیلم (فیلم تخت) در ابعاد 10X12 - 13X18 - 20X25 که صفحه لنز و صفحه تصویر جداگانه قابل تغییر زاویه و دید است و هر حرکت کار خاصی را انجام میدهد.
مصارف عکس معماری:
کتابهای درسی معماری- مقالات معماری نمایشگاهها و روزهای تاریخی- اعیاد و جشنها- فستیوالها و سمینارهای معماری- سازمان میراث فرهنگی- سازمان جلب سیاحان- موسسات توریستی شرکتهای مسافرتی هوائی و زمینی- شهرداریها- فروشگاههای صنایع دستی- کتابفروشیها- هتلها- کارت پستالها- غرفههای ایرانی خارج از کشور- دفترهای مهندسی- مهندسین طراح- مقاطعهکاران- دفاتر نقشه کشی- فروشگاههای لوازم ساختمانی، فروشگاههای مصالح ساختمانی- رسالههای کارشناسان معماری و ساختمان
زندگی در شهر یعنی تماس روزانه و همیشگی با معماری. از دوران غارنشینی تا برجنشینی با مصالح و معماری آغشتهایم. نه فقط راحتی و آرامش بلکه زیبائی و هنر را نیز با معماری توام کردهایم عکس معماری نیز باید در خدمت و معرفی هم زیبائی و هنر و هم راحتی و آرامش معماری باشد. نور و روشنائی و تاریکی آن. رنگ نور. شدت نور. زاویهی تابش نور و نوع نور در یکایک سوژههای عکاسی معماری سرنوشت نوع آن سوژه معماری را مشخص میکند. هر نوری نمیتواند نظر و خواستهی مهندس و طراح را که پلهگردان با پنجرههای باریک و عمودی طراحی کرده نشان بدهد. یک شومینه که با چوب و سنگ طبیعی ساخته شده در ضمن فضائی بس رمانتیک و شاعرانه بوجود آورده اگر با لامپهای مهتابی فراوان که سقف را پوشانده عکاسی شود فضای عاشقانهی ما بیشر به چلوکبابی یا پیتزا فروشی تبدیل خواهد شد. در ضمن نورپردازی این فضا با شمع که بسیار جذاب میشود کار آسانی نیست و عکاس باید دانش و تجربهی زیادی در رابطه نور و معماری داخلی داشته باشد تمام رشتههای عکاسی مانند پرتره در استودیو با اشیاء و لوازم زندگی در آتلیهی عکاسی صنعتی و بسیاری عکسبردایهای دیگر به نورپردازی و تنوع نور نیازمند میشود. ولی عکاسی معماری چه داخلی و چه خارجی بدون نورپردازی و انتخاب صحیح نور حتماً جذابیت لازم را نخواهد داشت.
از مهمترین مشکلات عکاسی معماری شناخت پرسپکتیو و انتخاب نقطه درست و حرفهای دوربین است. هر تصویری که ساختمان و معماری سوژهی اصلی آن باشد معمولاً از هر زاویه و نقطهای میتوان با یک لنز واید همه چیز را در عکس دید و انداخت. این عکسها مسلماً صدها اشکال و ایراد معماری و زیبائیشناسی خواهد داشت و فقط عکسبرداری از نقطهای که بهترین پرسپکتیو سوژه و محل را نشان میدهد قابل قبول و حرفهای محسوب میشود. معمولاً عکاسها و گرافیستها در یک سالن بیشتر جذب اشیاء زیبا و سوژههای چشمگیر میشوند ولی یک معمار سالن و اطاق را حتی بهتر از دکوراتورها درک میکند و محل دوربین را بهتر تشخیص میدهد. فقط ممکن است تجسم زاویهی دید 180 درجه را نداشته باشد که با کمک عکاس و تماشای صحنه از درون لنز نقطه نهائی و درست دوربین را پیدا خواهد کرد.اگر عکاس نور و چراغ به اندازه کافی همراه داشته باشد شانس هنریتر کردن و بالابردن سطح زیبائی در عکس معماری را خواهد داشت. همانگونه که بعضی مواقع از نفوذ یا شدت نورهای موجود در صحنه، حال چه نور روز از پنجره باشد و چه چراغهای سقف و دیوار باید کم کرد تا در تمام تصویر نور جذاب و زیبائی بوجود بیاید.
عکاسی معماری
مقدمه
اولین مشکل در عکاسی معماری، انطباق پرسپکتیو معماری با پرسپکتیو عدسی و لنز در عکاسی است. یک ساختمان مرتفع و در ضمن طویل در دوربین، طبیعی و واقعی دیده نمیشود و حتماً ساختمان یا برج از حالت و فرم طبیعی خود خارج شده و بصورت هرم دیده خواهد شد به این دلیل دوربین و لنز در عکاسی حرفهای معماری باید امکان تغییر دادن پرسپکتیو و فرم هندسی یک ساختمان را داشته باشد این مشکل فقط با دوربینهای فانوسی (دوربینهای بزرگ) و یا لنزهائی که قابلیت تغییر پرسپکتیو را دارند رفع خواهد شد.مشکل دوم. در عکاسی معماری، سایهها و خطوط و حجم یک ساختمان است که در ساعات و نورهای متفاوت تغییر فرم میدهند. این مشکل با کمک فیلتر، لنز و زمان عکسبرداری باید حل شود.
عکسهای معماری باید بفراخور مصرف آن تهیه شود. عکس از یک برج مدرن را که برای طراح یا دفتر مهندس سازنده آن عکاسی میکنیم با عکسی که برای طرح تبلیغاتی بانک یا مؤسسهای که در آن ساکن است کاملاً تفاوت خواهد داشت. هر چه آشنائی عکاس معماری با تاریخ معماری، هنر معماری و اجزاء معماری و شهرسازی بیشتر باشد کار عکاسی او آسانتر و عکسهای او نیز با دیگران متفاوت است. این تنها دلیلی است که معمارانی که با عکاسی آشنا شدهاند و حتی بخاطر تفریح از معماریهای باستانی تا مدرن عکاسی کردهاند، عکسهای آنها بمراتب گویاتر و جذابتر است.
آشنائی با ظهور و چاپ عکس نیز به عکاسان معماری کمک میکند عکسهای بدون نتیجه و مصرف نیاندازند و در ضمن خیلی از عکسهائی را که در صحنهی عکاسی اشکالات رنگ و کنتراست داشته است در موقع چاپ جبران کرده و عکس را باصطلاح نجات دهند. آنچه را به عنوان مشکلات و سختیهای عکاسی معماری گفتیم فقط شامل عکسهای معماری حرفهای است. اگر معماری با طبیعت، زندگی مردم، حوادث و تبلیغات توام شود بمراتب آسانتر خواهد شد و قوانین و شرایط سخت و خشک عکاسی معماری شامل آنها نخواهد شد. مراسم و جشنهائی که در کنار آثار باستانی قدیم و یا میدانها و استادیومهای مدرن ورزشی انجام میشود، باید دقت کنیم که معماری در خدمت سوژهی اصلی و جذابتر کردن تصویر باشد نه اینکه مراسم و سوژهی مورد نظر فدای فرم و یا ستونها و ساختمان شده باشد. وقتی از ماسوله یا ابیانه عکس میاندازیم ابرهای آسمان، طبیعت و کوه در حد ده ماسوله اهمیت پیدا میکند. گلها و کوچهها باید در رابطه با معماری قدیمی و طبیعت زیبای امروز باشند تا یکپارچگی و آرامش تصویری حفظ شود.نمایش سبک و دوران تاریخی معماری و هارمونی اجزاء تصویر در عکاسی معماری اهمیت دارد. اگر آثار باستانی باستانی را برای کتاب معماری عکاسی میکنیم، پاکت پلاستیکی یک بار مصرف روی پلههای تخت جمشید یا وانت و دوچرخه کنار کاخ پاسارگاد، همانقدر زننده و غلط است که سقفهای زیبای کاشیکاریها و آجرهای صفوی و سلجوقی را با لامپهای مهتابی و تصاویر انتخاباتی و نوشتههای یادگاری آدمها عکاسی کنیم. اگر به علت نادانی و بی تفاوتی کولر آبی در کنار پنجرهی چوبی تاریخی یک مسجد نصب شده است باید با انتخاب زاویه عکاسی و استفاده از پوششهای طبیعی کولر را ناپدید کنیم وگرنه سفارش دهنده حق دارد عکس ما را قبول نکرده و دور بیاندازد.
عکسهای معماری همانند رشتههای دیگر عکاسی در رابطه با نوع مصرف عکس باید تهیه شود و اگر سفارش دهندهای وجود ندارد و ما به پیشواز کاریابی و مشتری رفتهایم، میتوانیم عکسهای درست و اصلاح شده را برای میراث فرهنگی و کتابهای معماری و عکسهای انتقادی و عیب و نقصدار را برای سازمان مرمت آثار باستانی یا مطبوعات و مقالات انتقادی بفرستیم.
بعضی مواقع ادغام دو زمان دور از هم توسط معماری و اشیاء یا انسان و حیوان بصورت جدی یا حتی طنز عکس جالبی خواهد شد. ولی آن عکس عکس معماری نیست بلکه از سوژهی معماری در آن استفاده شده است
1.داشتن لنزمناسب برای نمایش پرسپکتیو جذاب در عکس معماری سرنوشت ساز است.
2.انتخاب ساعت عکاسی معماری در رابطه با تابش نور مناسب و زاویهی صحیح عکاسی باعث گیرائی در عکس معماری است.
3·موفقیت در رسیدن به رنگ، طرح و سبک در معماری به تجربه و دانش و هنر عکاس معماری مربوط میشود.
4·خلاقیت در انتخاب زاویه برای نمایش بزرگ نمائی یا ابهت اجزاء معماری هنر دیگر عکاس معماری است.
5·استفاده از اشیاء یا چیدمان اجزاء معماری نمایانگر سلیقه، تجربه و تسلط عکاس معماری است.
مطالب زیر حدود تنوع و تفاوت عکاسی معماری را نشان میدهد
عکاس خودآموخته «موری فردریکس» در مجموعه عکس جالب توجه خود آینه ای را در صحنه ای بکر از طبیعت قرار می دهد.
برترین ها: عکاس خودآموخته «موری فردریکس» در مجموعه عکس جالب توجه خود آینه ای را در صحنه ای بکر از طبیعت قرار می دهد. این مجموعه به عنوان یک حرکت مفهومی در عکاسی سنتی مناظر، با بازتاب ها بازی می کند تا چشم اندازی غیرقابل پیش بینی و کشف نشده ارائه دهد.
او در این مجموعه مکررا یک آینه ساده مربعی را در یک زمین بی ثمر در دریاچه ایر استرالیا قرار می دهد. این ها خالی ترین چشم اندازهای قابل تصور هستند. بااین حال فردریکس یک فرصت هنری در این دریاچه نمک تنها دیده است. او برای گرفتن هر عکس یک آینه را به صورت زاویه دار در قسمتی خارج از مرکز تصویر قرار می دهد و به این وسیله بخش هایی از آسمان که در غیراینصورت در کادر دوربین نبودند، پدیدار می شوند و هر تصویر خودش را از پوچی شکل می دهد.
حضور آینه علاوه بر تسهیل ترکیب بندی جذاب و بررسی مبتکرانه پرسپکتیو، حقیقتی عمیق تر را بیان می کند. آن خودشیفتگی و ثبات ذاتی بشر را روی خودش نشان می دهد و سعی می کند تضعیف کند. آینه به جای اینکه تصویر سطح خودمان را منعکس کند، قرار داده شده تا نگاه ما را به بیرون از خود و محیطمان جلب کند و احساس درگیری و تعامل با نور، رنگ و فضا را به درون ما بکشاند.
طبقه بندی عکاسی معماری
عکاسی معماری بطور معمول بعنوان شکلی از عکاسی توصیف میشود که از ساختمان ها و سایر بناها بعنوان سوژه استفاده میکند.
عکاسی معماری طبقه بندی های زیادی دارد، اما دونوع از رایج ترین انواع آن، عکاسی معماری از نمای داخلی و از نمای بیرونی است.
عکاسی معماری از نمای بیرونی
این نوع از عکاسی معماری از روشنایی روز یا منبع مناسب نور (مانند مهتاب، نور پیرامون
چراغ های خیابان و چراغ های نمای بیرونی ساختمان ها) بهره میبرد.
یک عکاس معماری از نمای بیرونی، مناظری با چشم انداز زیبا در اطراف یک ساختمان را
برای عکاسی ترجیح میدهد.
او میخواهد تا زیبایی های ساختمان را با محیط اطراف ان ترکیب کند.
این کار، شباهت بسیار زیادی به عکس گرفتن از یک منظره همراه با عناصر طبیعی یا محیط پیرامون خودش دارد.
هممچنین، او دوست دارد عکسهایی بگیرد که خطوط یک ساختمان یا بنا را بطور کامل و واضح نشان دهد.
بهترین روش برای انجام اینکار ان است تا بسوی اسمان صاف عکسبرداری کنیم.
ایجاد رغبت و کنجکاوی در میان مخاطبان، هدف اصلی یک عکاس معماری از نمای بیرون است.
عکاسی معماری از نمای داخلی
اگرچه در عکاسی معماری از نمای داخل به دنبال راهی برای استفاده از نور محیط پیرامون
(برای مثال از از پنجره های باز و نور خیابان) هستیم، همچنان باید نور بیشتری را به صحنه اضافه کنیم.
ما با استفاده از ابزار مکمل روشنایی میتوانیم به این خواسته برسیم که در این بین، فلاش عکاسی معروف ترین آنهاست.
این امر موجب میشود تا عکاسی معماری از نمای داخلی، عکاسی کنترل شده در نظر گرفته شود.
عکاس با تنظیم کردن نور محیط، شرایط را کنترل میکند.
مهمترین عنصر در این نوع عکاسی معمارانه، فضاست.
به همین خاطر، انهایی که از فضای داخلی عکس میگیرند، از لنز های زاویه باز استفاده میکنند.
آنها توانایی این را می یابند تا عکسهایی کامل، شامل عناصر زیباشناسی بگیرند.
همچنین، بسیاری از انها عکسهایی واضح و ساده را انتخاب میکنند؛
از شلوغی و بی نظمی در عکس می پرهیزند.
این امر، کمک شایانی در فو کردن و مشخص کردن خصوصیات یا ویژگی یک فضا یا ساختمان، میکند.
معماری یکی از اشکال هنریست که از آن بسیار تقدیر شده است و به زمان قبل از ساخت اهرام سه گانه مصر بر میگردد.
در گذشته، معماری اشکال زیادی را در بر داشت،
حتی ساده ترین خطوط هندسی به عنوان معماری در نظر گرفته میشدند.
با گذشت زمان، آثار پیچیده تری به جهان معرفی شدند.
امروزه، هر کار معماری بیش از یک طرح را نشان میدهد و هر کار، خود، دارای هویت، ویژگی ها و معنای متمایز است.
حتی با اینکه زندگی های امروزه ی ما توسط تکنولوژی تسخیر شده است، معماری به پیشرفت خود ادامه میدهد.
چه یک ساختمان مسی و چه پیشرفته ترین دفتر مرکزی یک شرکت،
هر دو، کاری هنری هستند و شاهکار یک معمار میباشند.
با اینحال، بسیاری از مردم از این کار تقدیر نمیکنند.
تنها عده اندکی از مردم وقت خود را صرف تحسین یک ساختمان یا فضای داخلی ان میکنند.
برخی ممکن است عکس بگیرند و اینکار، کاریست که بیشتر انها انجام میدهند.
این چیز خوبیست و سپس عکاسان معماری هستند که میدانند که چگونه به ساختمان ها زندگی ببخشند.
سرآغاز عکاسی معماری
هیچکس واقعا نمیداند که دقیقا در چه سالی عکاسی معماری وارد عرصه گشت.
اگرچه، حدس هایی وجود دارد که گفته میشود عکاسی معماری قبل از سال 1860 توجه دیگران را به خود جلب کرد،
زمانیکه معماران یکی پس از دیگری شاهکارهایی را خلق میکردند.
این کارهای بی نظیر، معمولا مکان هایی بودند که بطور پیچیده و سخاوتمندانه طراحی میشدند.
از عکاسی برای ثبت کارشان استفاده میکردند.
در قرن بیستم، تغییرات زیادی از جمله توجه بیشتر و تحسین معماران، صورت گرفت.
از این رو، نیاز برای ثبت و جاودانه کردن اثر انها بر روی تصاویر، به امری بسیار مهم تبدیل شد.
1·انتخاب سوژه: هر عکاس بفراخور فرهنگ تجربه و رشتهی مورد علاقه خود سوژهای را میپسندد.
2·کادربندی: هر عکاس اول در هنگام عکاسی و دوم در چاپ کادر مورد اعتقاد خود را انتخاب میکند.
3·نوع نور: بفراخور سوژهی مورد نظر از منابع نور، خورشید، سایه، فلاش و لامپ استفاده میکند.
4·نوع فیلم: بدلیل مصرف از اسلاید- نگاتیو رنگی یا سیاه وسفید استفاده میکند.
5·اندازه فیلم: 135mm یا 6X6 یا 4X5inch برای مصارف بترتیب (خبری)- (پرتره و طبیعت)- (معماری و تبلیغات) است.
6·اندازه گیری صحیح نور: به دلیل دسترسی به رنگهای درست، کنتراست صحیح و امکان چاپ مناسب میباشد.
7·شناخت دوربین و لنز: بدون دوربین و لنز مناسب و شناخت کاربردی آنها هر نوع عکاسی به اشکال برخواهد خورد.
8·خلاقیت و ابتکار: شناخت محو یا واضح شدن بخشی از تصویر به دلیل تفکر و خلاقیت در تصویر سازی است.
9·ظهور مناسب: لابراتوآر حرفهای یا مغازهی عکاسی غیرحرفهای سرنوشت تصویر را میتواند عوض نماید.
10·چاپ و کیفیت آن: انتخاب لابراتوآر حرفهای، جنسیت کاغذ مات و براق و کنتراست آن آخرین تست کار عکاسی است.
11·کادر و قاب: اینکه عکس چگونه کادره شده و چگونه قاب شده یا پرس شود سلیقه و دید هنری پایانی عکاس است.
قبل از شروع به عکاسیهای مختلف عکاس نسبت به عوامل فوق آشنائی و دانش و تجربه کافی داشته باشد تا با مربوط کردن یکایک آنها با هم در هنگام عکاسی سرعت عمل زیادی داشته و هم ضایعات کار را به حداقل رسانده و در ضمن به یک عکس موفق و حرفهای نیز دست پیدا کند.
نمونه ای ازعکس های معاری:
4) به سبک و سیاق فضا دقت کنید
قبل از این که شروع به راه رفتن در فضا کنید، از کارفرمای خود بپرسید که آیا این فضا توسط طراح خاصی طراحی شده است یا نه. اگر این طور باشد، خوش شانس هستید. در فضاهای صحنه پردازی شده، همه چیز از اثاثیه و مبلمان گرفته تا تابلوهای روی دیوار، به دقت و در تناسب با فضا جایگیری شده اند که این مساله کار شما را بسیار راحت تر می کند. اما چنان چه فضا طراحی نشده باشد، شما برای نشان دادن اهمیت و ویژگی های معمارانه ی فضا باید تلاش بیشتری بکنید. در چنین مواقعی، از خودتان بپرسید که صرف نظر از این اثاثیه، چه چیز و کدام عامل، این فضا را خاص و جذاب می کند؟”. شاید این عامل آجرها یا دیرک های چوبی باشد یا شاید پنجره های سرتاسری. این عامل هر چه که باشد، باید به نقطه ی کانونی عکس شما بدل گردد.
5) در هنگام عکاسی، حواس تان به خطوط عمودی باشد
در هنگام عکاسی معماری، شما اکثر مواقع ترجیح می دهید از لنزهای واید مثلا لنز 16-35 mm کانن استفاده کنند اما این لنزها باعث همگرا شدن خطوط عمودی می شوند. در این حالت دو خط موازی انگار به سمت هم مایل شده و به هم نزدیک می شوند. برای این که عکس تان حرفه ای و بنا نیز دارای ساختار مستحکم تری به نظر برسد، باید از این همگرایی جلوگیری کنید. راحت ترین راه این است که پرسپکتیو را تغییر دهید. چند قدم به عقب بردارید یا از زاویه ای مرتفع تری عکاسی کنید تا این خطوط عمودی موازی تر به نظر برسند. یک راه دیگر برای تصحیح این مشکل، این است که آن را در فتوشاپ ویرایش کنید یا این که اگر مشکل مالی ندارید، یک لنز کنترل پرسپکتیو خریداری کنید.
6) ارتفاع خود را افزایش دهید
انتخاب زوایه ای مرتفع در هنگام عکاسی معماری دو دلیل اصلی دارد: نخست، تصحیح هم گرا شدن خوط عمودی که قبلا به آن اشاره شد. و دلیلی دوم تلاش برای یافتن یک زاویه دید جدید و متفاوت است. اگر خوش شانس باشید، در فضایی که از آن عکاسی می کنید، حتما یک بالکن، راه پله یا عنصری طبیعی که چند متر شما را بالا ببرد، وجود خواهد داشت. به همین خاطر است که در 90 درصد پروژه های عکاسی از معماری همیشه می صرفد که یک نردبان تاشو یا یک چارپایه کوچک یا یک تک پایه همراه خود داشته باشید. به همراه داشتن این وسائل که ارزان بوده و وزن چندانی هم ندارند، به شما کمک می کند تا از زوایای کمتر دیده شده بتوانید فضاهای داخلی و خارجی را ثبت کنید.
1) پیدا کردن عکس های فضایی که قصد عکاسی از آن را دارید
به لطف گوگل از اکثر ساختمان های جهان حداقل یک بار عکاسی شده است. از طریق موتورجستجوی گوگل می توانید به مجموعه ای از عکس هایی که توسط عکاسان حرفه ای و آماتور گرفته شده اند، دست یابید. مطالعه و بررسی این عکس ها می تواند به بهتر شدن کار شما کمک کند. ببینید که این عکاسان از چه زوایایی از آن فضا یا ساختمان عکاسی کرده اند و این که آن بنای بخصوص از کدام زوایا عکاسی نشده است. به چالش ها و انتخاب هایی که ممکن است در سر راه شما قرار گیر دقت کنید؛ این که می خواهید از نماهای داخلی و خارجی در چه زمانی و با چه نوری عکاسی کنید؛ به عنوان مثال آیا ممکن است برخی فضاها با نور خورشید در هنگام غروب جلوه بهتری پیدا کنند؟ علاوه بر این ببینبد که به چه تجهیزاتی در محل نیاز پیدا خواهید کرد.
2) با جهت جغرافیایی ساختمان آشنا شوید
به خاطر داشته باشید که نور طبیعی هم می تواند دوست شما باشد و هم دشمن شما. امروزه بسیاری از ساختمان های مدرن به شکلی ساخته می شوند که به میزانی زیادی از نور طبیعی بهره بگیرند، به عنوان مثال استفاده از پنجره های سراسری و نورگیر های شیشه ای. هرچند این ویژگی می تواند برای ساکنین واقعا عالی و لذت بخش باشد اما ممکن است برای عکاسی معماری مخل و دردساز گردد. در چنین شرایطی شناخت جهت جغرافیایی بنا از اهمیت اساسی برخوردار است. این که ساختمان رو به غرب است یا شرق؟ بسته به نور روز، این مساله از اهمیت زیادی برخودار است. در واقع آن زمانی از روز که برای عکاسی از بنا انتخاب می کنید به جهت بنا بستگی دارد که نباید از آن غافل شوید.
3) قبل از عکاسی،حتما در فضا قدم بزنید
بنا به چند دلیل قدم زدن و راه رفتن در فضا قبل از عکاسی حائز اهمیت است. نخست این که، این کار به ما کمک می کند تا در صورت وجود هر گونه شلوغی و بهم ریختگی آن را مرتب کنیم و عناصر اضافی را از سر راه برداریم. سطل آشغال ها و چین و چروک های پارچه هایی مانند پرده ها و روتختی ها، دو موردی ست که حتما باید حواس تان به آن ها باشد. این ها مواردی است که برطرف کردن آن ها قبل از عکاسی خیلی راحت از حذف آن ها در مرحله ویرایش تصویر است. دوم این که، به این راه رفتن و قدم زدن در فضا به چشم یک ماموریت اکتشافی نگاه کنید. به دنبال فضاهای خاصی مانند کنج ها، مخفیگاه ها، عقب رفتگی ها یا فضاهایی مرتفع باشید که به شما زاویه ای متفاوت از فضا را ارائه دهد. در این دوره و زمانه که هر کسی یک دوربین دارد، ثبت عکس های برجسته و خلاقانه بیشتر به یافتن زوایای جدیدی بستگی دارد که کمتر به چشم می آیند.
درباره این سایت